تاریخ انتشار : پنجشنبه 3 اسفند 1402 - 18:05
کد خبر : 125261

بیانیه جبهه اصلاحات گیلان؛

خود مردم تصمیم بگیرند، ما لیست نمی‌دهیم

خود مردم تصمیم بگیرند، ما لیست نمی‌دهیم
این جبهه با اعلام این که با صندوق رای قهر نیست خاطرنشان کرد:  توصیه ای در مورد انتخابات فعلی  به مردم ندارد و تصمیم را به خود مردم می‌سپارد. 

جارستان: ‎جبهه اصلاحات استان گیلان طی بیانیه‌ای علت عدم ارائه لیست انتخابات دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی را تشریح کرد.

در این بیانیه آمده است این جبهه انتظار داشت نه تنها کاندیداهای جریان اصلاح طلب، بلکه نمایندگان همه عقاید و افکار حاضر در سطح ملی و منطقه ای، امکان حضور در عرصه انتخابات رقابتی را به دست بیاورند که چنین نشد.

این جبهه با اعلام این که با صندوق رای قهر نیست خاطرنشان کرد:  توصیه ای در مورد انتخابات فعلی  به مردم ندارد و تصمیم را به خود مردم می‌سپارد.

بنام خدا

‎مردم شریف استان گیلان؛

‎چهل و پنجمین سالگرد انقلاب ۵۷ را پشت سر گذاشتیم، انقلابی که قرار بود منادی آزادی و اخلاق باشد و الگوی حکمرانی در جهان قرار گیرد. این روزها در آستانه دو انتخابات قرار داریم. دو انتخاباتی که علی الأصول میبایستی به سبب اهمیت آنها، شور سیاسی و اجتماعی زیادی را به راه انداخته و در چنین ایامی، شهرها و روستاها از نشاط فعالیتهای رقابتی شور و شوق قابل توجهی را در آنها شاهد می بودیم. افسوس که به سبب ضربه سنگین نظارت استصوابی جهت غیررقابتی تر کردن انتخابات، متأسفانه تقریباً اثری از تحرکات و شور و شوق مورد انتظار در اقصا نقاط کشور ملاحظه نمی شود.
‎در ایامی که بحران های متعدد اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی، همه ابعاد زندگی ایرانیان را به صورت اسفباری تحت تأثیر قرار داده، شاید انتخابات می توانست بهترین راهکار به منظور یافتن راهی برای برون رفت از اوضاع جاری کشور باشد. راهی که اندیشه اصلاحات همواره در طول مسیر صعب العبور خویش بر آن تأکید کرده است؛ چرا که دموکراسی، انتخابات آزاد و صندوق رأی را مترقی ترین ماحصل عمر بشر برای تغییر به نفع جامعه دانسته و تقریباً در تمام ادوار، تلاش کرده تا بتواند با این روش، گامهای اساسی در راستای اصلاح حکمرانی در راستای منافع ملی بردارد. تلاشی که اگر چه نتایج مهم و اثربخشی برای ایران داشته، اما با تقابل و بی تدبیری های بعدی از جانب جریاناتی روبرو شد که گویی یا منافع ملت، برایشان فاقد اهمیت بوده و یا با تعریف نادرست مبتنی بر ایدئولوژی، منافع خود را به نوعی منافع ملی تلقی کرده؛ لذا بسیاری از دستاوردهای گذشته به فنا رفته و برخی دیگر نیز رو به فناست. متأسفانه امروزه در موقعیتی قرار گرفته ایم که اصلاح طلبی نیز به شیوه و روال تجربه شده، به زعم سید محمد خاتمی به صخره ستبر بن بستی برخورد کرده و لذا مردم حق دارند از آن، مثل خود نظام حاکم، نومید شوند.
‎آری؛ آنچه در اینجا از اهمیت فراوان برخوردار است، ناامیدی، یأس و سرخوردگی مضاعف ملت ایران در اثر خرابی های بسیار ناشی از روشهای نامطلوب حکمرانی که عامل بروز آلام روزافزونی برای تمام نسلهای فعلی جامعه، اعم از جوانان، میانسالان و حتی بزرگسالان همراه و یاور انقلاب بهمن ۵۷ شده است.
‎در تمام سالهای گذشته که منتخبین مردم در مناصب مختلف انتخابی با شعارهایی در راستای کسب حقوق ملت و مطالبات آنان بر صندلی ها تکیه زده اند، به دلایل مختلف که غالباً مرتبط با نحوه معرفی و انتخاب آنها و عدم رعایت اصول دموکراسی و شایسته سالاری بوده است، توفیقات حداقلی را در راستای حصول اهدافشان شاهد بوده ایم. در سالهای اخیر نیز به سبب کاهش هرچه بیشتر اثرگذاری نهادهای انتخابی قانونی، مطابق نصوص صریح قانون اساسی، امکان کسب توفیقات لازم جهت رضایت مردم فراهم نشده است.
‎تبدیل پول ایران به بی ارزش ترین ارز جهان، تورم سالانه بیش از ۴۰% به طور مستمر طی سالیان اخیر، افزایش فاحش فقر در لایه های مختلف جامعه، مشکلات عدیده حوزه درمان و افزایش مرگ و میر به دلیل نبود، کمبود و گرانی افسارگسیخته دارو و درمان، فساد گسترده مالی که ارقام آنها بعضاً در مخیله انسان نمی گنجد، تقابل و تناظر با جهان به جای تعامل، برخلاف خواسته بحق اکثریت مردم، بی اعتباری پاسپورت ایرانی، صدور برخی احکام ناعادلانه در ارتباط با فعالان سیاسی، اجتماعی و رسانه ای، برخورد غیرقانونی و بعضاً خشونت بار با معترضان که مصادیق بارز این مدعا، اخراج اساتید دانشگاه، دانشجویان و معلمان دگراندیش، تنها به علت اعتراضات صنفی و وجود دهها مشکل اساسی دیگر، بخشی از آثار و تبعات این نوع مدیریت اقتدارگرایانه و مشارکت ستیزانه در کشور می باشد. با این حال، در همین شرایط بغرنج، اقلیتی که ارکان قدرت را تسخیر نموده، هر روز تلاش بیشتری جهت خالص سازی در ساختار سیاسی و مدیریتی کشور کرده، تا هیچ اندیشه و توانی غیر از خودشان، امکان بروز و ظهور نیابد؛ عملیاتی که بعضاً مورد اعتراض برخی خودی های جمع خودشان نیز واقع شده است!
‎با وجود تمام اینها، اصلاح طلبان با اعتقاد راسخ بر دموکراسی، جهت سرفرازی ایران و ایرانیان، عمیقاً تمایل داشتند که در این انتخابات نیز جهت معرفی و کمک به انتخاب شایستگان صادق و لایق و خردورز برای انجام اصلاحات اساسی، در صورت وجود یک رقابت منصفانه، نمایندگانی را وارد پارلمان کرده تا با یک برنامه منسجم، توان برداشتن گامهای موثری، جهت حفظ حرمت و صیانت از استقلال و جایگاه قانونی مجلس، تحقق مطالبات بحق ملت ایران و جلوگیری از تصویب قوانین ناقض منافع و حقوق انسانی آحاد ملت بردارد.

‎اما متاسفانه فرآیند معیوب انتخابات به ویژه در دوره کنونی، با تصویب ناگهانی قانون جدید انتخابات و لزوم پیش ثبت نام هدفمند جهت تسهیل و تشدید حذف کاندیداهای غیرخودی و چرخیدن در بر همان پاشنه همیشگی نظارت استصوابی و در نتیجه عدم ثبت نام بسیاری از خردورزان و نیز رد صلاحیت تعداد قابل توجهی از شایستگان و متخصصان و دلسوزان واقعی منافع ملی، باری دیگر امکان برگزاری یک انتخابات آزاد و رقابتی را از جامعه دریغ نمود.
‎به باور اصلاح طلبان، پس از اعتراضات و حوادث خونبار سال ۱۴۰۱، نیک تر این بود که برای التیام بخشی و کاستن از نارضایتی قابل توجه قاطبه مردم آزرده و افسرده، تغییری در روند معیوب گذشته صورت می گرفت تا نه تنها کاندیداهای جریان اصلاح طلب، بلکه نمایندگان همه عقاید و افکار حاضر در سطح ملی و منطقه ای، امکان حضور در عرصه انتخابات رقابتی را می داشتند و اقشار مختلف و نحله های فکری متفاوت، احساس می کردند که مطابق نص صریح قانون اساسی، به آنها نیز عنایت شده و صدایشان شنیده می شود و متعاقباً می توانند در مدیریت کشور و بهبود اوضاع اسفبار کنونی، مشارکت کنند. دریغاً که چنین عقلانیتی، در عرصه مدیریتی، حلقه مفقوده روزگار امروز این دیار شده است.
‎با این تفاسیر، جبهه اصلاحات استان گیلان اعلام می دارد، پیرو نظر جبهه اصلاحات ایران و با اعتقاد به حقوق مردم، کمافی السابق، در کنار مردم ایستاده و علیرغم عقیده راسخ به قدرت صندوق رأی مبتنی بر انتخابات آزاد، نه تنها با نهاد انتخابات قهر نیست، بلکه آرزو می کند تا با فراهم شدن شرایط قانونی و منصفانه، بتواند با ارائه لیست دارای یک برنامه مدون و روزآمد، جهت اصلاح روشهای حکمرانی موجود در راستای مطالبات کثیر انباشته ملت ایران، مشارکت مؤثری نماید؛ اما با توجه به شرایط فوق الذکر و خصوصاً قلت و غالباً فقدان کاندیداهای کارآمد و شایسته در غالب حوزه های انتخابیه استان و با عنایت به عدم وجود شرایط رقابتی در هر دو انتخابات پیش رو، اعم از مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان (تکلیف بر انتخاب ۴ نماینده از ۵ کاندیدای مجلس خبرگان!)، توصیه ای در مورد انتخابات فعلی به مردم عزیزمان نداشته و ضمن ادای احترام به کاندیداهای تأیید صلاحیت شده، تصمیم نهایی آحاد مردم را در سطح منطقه ای و ملی محترم می شمارد.
‎باشد که در آینده نزدیک، قبل از آنکه بسیار دیر نشود، عنایت لازم را توسط مسئولین امر به توصیه های دلسوزانه و خردورزانه جبهه اصلاح طلبان و متعاقباً سرفرازی روز افزون ایران و کاستن از آلام و رضایت هر چه بیشتر مردمان عزیز دیارمان و عدم تضییع بیش از پیش سرمایه های ارزشمند منطقه ای و ملی را شاهد باشیم و ‎جبهه اصلاحات استان گیلان ‎منصفانه، بتواند با ارائه لیست دارای یک برنامه مدون و روزآمد، جهت اصلاح روشهای حکمرانی موجود در راستای مطالبات کثیر انباشته ملت ایران، مشارکت مؤثری نماید؛ اما با توجه به شرایط فوق الذکر و خصوصاً قلت و غالباً فقدان کاندیداهای کارآمد و شایسته در غالب حوزه های انتخابیه استان و با عنایت به عدم وجود شرایط رقابتی در هر دو انتخابات پیش رو، اعم از مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان (تکلیف بر انتخاب ۴ نماینده از ۵ کاندیدای مجلس خبرگان!)، توصیه ای در مورد انتخابات فعلی به مردم عزیزمان نداشته و ضمن ادای احترام به کاندیداهای تأیید صلاحیت شده، تصمیم نهایی آحاد مردم را در سطح منطقه ای و ملی محترم می شمارد.
‎باشد که در آینده نزدیک، قبل از آنکه بسیار دیر نشود، عنایت لازم را توسط مسئولین امر به توصیه های دلسوزانه و خردورزانه جبهه اصلاح طلبان و متعاقباً سرفرازی روز افزون ایران و کاستن از آلام و رضایت هر چه بیشتر مردمان عزیز دیارمان و عدم تضییع بیش از پیش سرمایه های ارزشمند منطقه ای و ملی را شاهد باشیم.

‎جبهه اصلاحات استان گیلان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.