آرامشی که نصرتی برای رسانه ها به یادگار گذاشت!

انتشار لیست پرداختی به رسانه ها و دریافتی های عجیب و غریب برخی کانال های تلگرامی، سرانجام منجر به ظهور پُستی جدید در شهرداری و انتصاب فردی به عنوان مدیر اجرایی ارتباط با رسانه ها شد. فردی که در همان ابتدا به جرم ناشناخته بودن در نزد رسانه ها، متهم به آن شد که نمی تواند فضای پرچالش حاکم را که به شدت تاثیرگرفته از انتشار لیست پرداختی های عجیب و غریب شده بود، مدیریت کند.

تمام آن چه که قبل تر از آن به عنوان باج خواهی برخی رسانه ها یاد می شد، با انتشار این لیست به یک باره رنگ واقعیت به خود گرفت و معلوم شد زمزمه هایی که حکایت از دریافتی های چندمیلیونی برخی رسانه ها از شهرداری داشته، چندان هم دور از واقعیت نبوده است. فاطمه قدیمی اما در بحبوحه اعتراضات گفت که بسیاری از این پرداختی ها از کانال روابط عمومی نبوده و همین اظهارات بر آشفتگی فضای به وجود آمده افزود.

در چنین فضایی بود که به یکباره نام رضاطبع از گوی خارج شد و یک زن مامور شد تا فضایی که مردان رسانه ای گیلان آن را این چنین آشفته کرده بودند، مدیریت کند و به آرامش برساند.

نخستین چالش رضاطبع اما نه ناآشنایی او با خبرنگاران که ناآشنایی خبرنگاران با او بود! رضاطبع با انبوه سایت هایی روبرو شده بود که می زدند تا امتیاز بگیرند! آن هایی که می خواستند گربه را دم حجله بُکُشند و اصطلاحاً از یک مدیر تازه منصوب شده زهرچشم بگیرند.

گذشت زمان اما نه تنها از دامنه انتقادات کاست بلکه برگزاری دو نشست خبری موفق برای شهردار شهر پرحاشیه رشت نشان داد که رضاطبع حداقل، اصول تعاملی را به خوبی می داند. در این میان البته معدود رسانه هایی هم بودند که بعضا انتقاداتی به عملکرد رضاطبع وارد می دانستند، انتقاداتی که البته هیچ کدام حول محور عملکردی او به خصوص مدیریت تعاملاتش با رسانه ها، نبود.

فضای رسانه ای، این روزها آرام است. نه دیگر از آن انتقادات هیجانی خبری بود و نه دیگر رسانه ای شهرداری را می زد تا پول بگیرد! حتی از آن چالش های بعد از انتشار لیست هم خبری نبود.  حتی استعفای نصرتی هم نتوانست آن شلوغی پرحاشیه را به رسانه ها برگرداند. نصرتی اگرچه رفته بود اما آرامش را برای رسانه های رشت به یادگار گذاشته بود!