تاریخ انتشار : جمعه 17 فروردین 1397 - 21:49
کد خبر : 31727

اصلاح‌طلبان محتاج زلزله‌ی درونی‌اند

اصلاح‌طلبان محتاج زلزله‌ی درونی‌اند

از زمانی که در جبهه اصلاحات بحث بر سر تبیین و توضیح حوادث دی‌ماه درگرفت، بسیاری از اصلاح طلبان به‌خصوص ورژن بوروکرات آن‌ها که یک پایشان در قدرت بوده است و نیز قادر به پیش بینی حوادث دیماه نشده بودند مشخص ساختند جبهه ما قوه درک خود از ظرفیت موازنه‌بخش نیروها در کف خیابان را از دست داده است. کم‌توجهی به رویکردهای عدالت خواهانه‌ی اجتماعی در میان تهیدستان و طبقه‌ی متوسط فرودست اصلاح طلبان را از فهم پیش‌دستانه‌ی حوادث دی‌ماه بازداشته است. ریزش بدنه‌ی اصلاح طلبان و قطبی شدن یا دفرمه شدن گفتمان اصلاحات به‌عنوان توجیه گر وضع موجود اینک مهمترین بحران درونی جبهه ماست.

 

گفتگوی صریح با ابراهیم اصغرزاده

اصلاح‌طلبان محتاج زلزله‌ی درونی‌اند

محافظه‌کاری طیف قابل توجهی از اصلاح طلبان درون ساختار قدرت در برابر تندتر شدن سوی دیگر جریان اصلاحات که پای از قدرت بریده، برای جریان اصلاحات چه سرنوشتی رقم خواهد زد؟
از زمانی که در جبهه اصلاحات بحث بر سر تبیین و توضیح حوادث دی‌ماه درگرفت، بسیاری از اصلاح طلبان به‌خصوص ورژن بوروکرات آن‌ها که یک پایشان در قدرت بوده است و نیز قادر به پیش بینی حوادث دیماه نشده بودند مشخص ساختند جبهه ما قوه درک خود از ظرفیت موازنه‌بخش نیروها در کف خیابان را از دست داده است. کم‌توجهی به رویکردهای عدالت خواهانه‌ی اجتماعی در میان تهیدستان و طبقه‌ی متوسط فرودست اصلاح طلبان را از فهم پیش‌دستانه‌ی حوادث دی‌ماه بازداشته است. ریزش بدنه‌ی اصلاح طلبان و قطبی شدن یا دفرمه شدن گفتمان اصلاحات به‌عنوان توجیه گر وضع موجود اینک مهمترین بحران درونی جبهه ماست.
عدم توازن در سیاست ورزی جامعه‌محور در کنار سیاست‌ورزی پارلمانتاریستی از سوی اصلاح طلبان چه تبعاتی برای اصلاح طلبان در پی داشته است؟
اگر دقت کنیم یک روی سکه‌ی اعتراضات اخیر، مردمی بودند که برای پیگیری مطالبات و فریاد رنج‌های واقعی خود در میان نخبگان حاکم چه اصولگرا و چه اصلاح‌طلب سخنگو و تریبونی نمی‌یافتند. بی‌اعتمادی روزافزون به بالا و اینکه بالایی‌ها نه می‌خواهند و نه می‌توانند گره از کار فروبسته‌ی خلق بگشایند شکاف دولت-ملت و فاصله‌ی میان توان نخبگان حاکم و انتظارات توده‌های محروم را در سال ۹۶ به حداکثر رساند. روی دیگر سکه اما واکنش بخش مدرنتر و متجددتر طبقات میانی جامعه نسبت به سنت های دست وپاگیر و محدودیت سبک زندگی در یک حکومت دینی و چشم‌انداز ضد مدرنیته است که از صبح تا شب و از شب تا صبح توسط دستگاه‌های آموزشی، مذهبی و رسانه‌ای و به‌خصوص رسانه‌ی ملی ترویج و تبلیغ می‌گردد. درحالی‌که مدرنیته فرآیندی تاریخی و فراتر از اراده‌ی طبقه حاکم است. به‌هرحال شکست پروژه‌ی اصلاحات پارلمانتاریستی که از سال‌ها پیش در دستور کار سیاست حذف و طرد اصولگرایان قرار گرفته است می‌تواند منجر به بحران اصلاح‌ناپذیری نظام شود که پیامدها و عوارض غیر قابل شناختی در بر داشته باشد. اصولگرایان حاکم که برای حکومت خود رسالتی فوق بشری قائلند از پذیرش بار سیاست‌هایی که به تبعیض سیستماتیک، فساد و فقر، تورم، بیکاری، اتلاف منابع ملی و تحقیر و نابرابری‌های اجتماعی انجامیده و حتی از پذیرش مسئولیت پروژه‌ی برکشیدن باند احمدی‌نژاد که بخشی از بحران بزرگتر اصولگرایی است شانه خالی می‌کنند. ایدئولوژی راست جامعه را آشکارا به دو قطب خودی و غیر خودی تقسیم می‌کند و بر نابرابری و تبعیض لباس تقدس و تقدیر می‌پوشاند. هواداران اصولگرایی با اینکه متوجه تناقضات تئوریک و ناکارآمدی ذاتی سیاست حذف شده‌اند ولی حاضر نیستند بپذیرند که غربالگری استصوابی و طرد سیستماتیک به پایان خط رسیده است و دیگر قادر به حل تعارضات آشتی‌ناپذیر و انقلاب‌برانگیز نیست.
آیا بی‌توجهی یا کم توجهی به الگوی سیاست‌ورزی جامعه محور در میان اصلاح‌طلبان، آنان را از درک درست از بحران‌هایی همچون اعتراضات دی ماه بازنداشته و اگر این طور است راه حل چیست؟
پاسخ من به سوال شما مثبت است. سوال کلیدی این است که در فضای قطبی و رادیکال شده‌ی جامعه آیا تاکتیک‌هایی مانند ترساندن مردم از رقیب و انتخاب بین بد و بدتر و یا بسیج شهروندان پای صندوق رای کارایی سابق خود را خواهد داشت؟ و آیا تکیه بر ارزش‌های دموکراتیک سیاسی انگیزش لازم را در توده‌ها ایجاد می‌کند؟ جامعه‌ی ایران نشان داده که نسبت به رویکردهای سیاسی که فاقد چشم‌انداز روشن برای کاهش بی‌عدالتی، تبعیض و فقر باشد بی‌اعتماد است. اگر باور عمومی به‌گونه‌ای شکل بگیرد که تصور شود اصلاح‌طلبان یار غار همان اصولگراهای حاکمند و تقسیم کاری صورت گرفته تا اصلاح طلبان با حضورشان صرفاً توجیه‌گر وضع موجود باشند حنایشان برای مردم به تنگ آمده دیگر رنگ نخواهد داشت. بنابراین همانطور که اصلاح‌طلبی در برابر سرنگون‌خواهی و انحلال‌طلبی مرزبندی دارد در برابر اصولگرایی و به‌خصوص ورژن بنیادگرای آن باید به‌صورت شفاف حریم‌بندی داشته باشد و عناصر گفتمانی هویتی و متمایز کننده‌ی خود را کمرنگ و بی اثر نسازد.

 

منبع: سایت خبری آیا

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.