تاریخ انتشار : پنجشنبه 21 شهریور 1398 - 20:24
کد خبر : 45258

از غیاب رد پای کودکان در شهر تا شهر دوست‌دار کودک

از غیاب رد پای کودکان در شهر تا شهر دوست‌دار کودک

✍️ سعیده قرشی کودکان در تجربه‌ی زیست خود در شهر از کمبودهای اساسی رنج می برند. کمبودهایی که به مرور زمان در رشد نامطلوب دو طرفه‌ی “کودک” و “شهر به عنوان بستر وقوع روابط اجتماعی” نقش غیر قابل انکاری خواهد داشت. نتیجه اینکه احتمال می رود مقام عرصه‌ی شهری به فضای گذر تنزل یابد و

✍️ سعیده قرشی

کودکان در تجربه‌ی زیست خود در شهر از کمبودهای اساسی رنج می برند. کمبودهایی که به مرور زمان در رشد نامطلوب دو طرفه‌ی “کودک” و “شهر به عنوان بستر وقوع روابط اجتماعی” نقش غیر قابل انکاری خواهد داشت. نتیجه اینکه احتمال می رود مقام عرصه‌ی شهری به فضای گذر تنزل یابد و کودک، شهروندی بی تفاوت نسبت به شهر و موجودیت زنده آن گردد.


با در نظر گرفتن نقش کودکان به عنوان شهروندان آتی و اهمیت نهادینه‌سازی ارزش‌ها در کودکان، کشورهای بسیاری به جنبش شهر دوست‌دار کودک پیوسته‌اند. سامان‌دهی شهرها به صورتی که برای کودکان دوست‌داشتنی، ایمن و قابل زیستن، حضور پذیر و فعال اجتماعی، باشد.


برای من یادآور داستان تیستو سبز انگشتی، کتابی ترجمه‌ی لیلی گلستان، است. داستان پسر بچه‌ای که نمی‌تواند این را بپذیرد که آدم بزرگ‌ها با عقاید و افکار از پیش‌ ساخته‌شده‌‌ی خود، دنیا را به او بشناسانند. تیستو می‌گوید: “اگر ما فقط به این خاطر به دنیا آمده‌ایم که روزی مثل بقیه‌ی آدم بزرگ‌ها بشویم و عقاید از پیش آمده‌شده را با راحتی توی کلمه‌مان جای بدهیم تا روز به روز بزرگ‌تر شوند، که هیچ؛ ولی اگر به دنیا آمده‌ایم تا کار به‌خصوصی انجام بدهیم یعنی بخواهیم که حسابی دنیای دوروبرمان را برانداز کنیم، چیزها به این سادگی‌ها توی کلمه‌مان جا نخواهند گرفت، همه چیز شاید جور بهتری بتواند باشد”. این شد که یک نیروی خاصی را در سرانگشت‌هایش احساس کرد و شروع کرد هر آن‌چه را در محیط اطراف دوست نداشت با این نیروی جدید تغییر داد و سبز کرد …


حال اگر دوباره به شهر برگردیم … کودکان امروز چه چیزهایی را در شهر دوست ندارند؟ کودکان امروز می‌خواهند شهر و محیط اطراف خود را چگونه تغییر دهند؟ چگونه شهری برای رشد کودکان مناسب است؟


بر خلاف کودکان پیش از دهه‌ی هفتاد، که عموما در محله‌های با تراکم پایین و در خانه‌های واجد کیفیت مدرن اولیه رشد یافته‌اند، فضای همسایگی را درک کرده‌اند و سلسله مراتب فضایی از خصوصی‌ترین تا عمومی‌ترین را در تواتر باز و بسته و پوشیده زیسته‌اند. در واحدهای همسایگی و فضای باز محله‌ها به بازی و معاشرت با هم‌سالان خود پرداخته‌اند. کودکان امروز در سلول‌های آپارتمانی، محله‌های با تراکم بالا، سیمای آشفته‌ی شهر و فراموشی محوریت حضور انسان و مقیاس انسانی رشد می‌یابند و نا‌به‌سامانی این موضوع تا حدی پیش‌ رفته است که کودکان توان حضور در محله‌های خود به تنهایی و یا در کنار کودکان دیگر را ندارند. این در حالی است که از نظر متخصصان حضور در فضاهای باز شهری و عمومی، ارتباط با شهر و ایجاد رابطه با هم‌سالان به عنوان تکمیل کننده‌ی فرایند رشد کودک در شرایط کنونی بیش از گذشته اهمیت دارد.
در تحقیقی که توسط دوی (۲۰۱۲م) در اندونزی انجام شده، نقش زمین‌های بازی در شهر دوستدار کودک به صورت توصیفی مورد بررسی قرار گرفت و نقش این زمین‌ها در رشد و تعامل و زندگی اجتماعی کودکان موثر دانسته‌شده‌ است. از منظری دیگر در تحقیقی که باقری و صفوی (۲۰۱۴م) با عنوان نقش توسعه‌ی پایدار در جامعه‌ی دوست‌دار کودک به منظور بهبود سلامت و رفاه در شهر زنجان انجام دادند، طراحی فضاهای طبیعی، ارتباطات اجتماعی فرزندان و والدین با همسایگان، محیط‌ زیست سالم و ایمن و فعالیت‌های فیزیکی در زمین‌های بازی به عنوان موارد مهم شهر دوست‌دار کودک مورد ارزیابی قرار گرفتند.


می‌دانیم در ایران توجه به مفهوم شهر دوست‌دار کودک سابقه‌ی چندانی ندارد. اولین توجه جدی به این موضوع بعد از زلزله‌ی بم در سال ۱۳۸۲ه.خ صورت گرفت؛ به‌گونه‌ای که سازمان یونیسف با همکاری دیگر نهادها پروژه شهر دوست‌دار کودک را با هدف «مشارکت جمعی» کودکان، تعریف و آن را هدف‌گذاری نمود. در این پروژه، کودکان شش تا ۱۳ سال مشارکت داشتند و نظرات خود را ابراز نمودند.


چند سال بعد در سال ۱۳۸۶ در پژوهشی زیر نظر شهرداری تهران توسط اسماعیل شیعه با عنوان آماده‌سازی شهر برای کودکان صورت پذیرفت. در بررسی وضعیت کودک در شهر تهران نویسنده به مسائل اصلی نظیر کمبود فضاهای آموزشی و فرهنگی و کیفیت نامناسب آنها، جدایی شهر از طبیعت، تمرکز بر گذرهای سواره و ناکارآمدی مسیرهای پیاده، رواج کودک آزاری و بزهکاری کودکان و مشاغل تکدی‌گری و شاگردی و سوءاستفاده از کار کودکان در نتیجه‌ی فقدان تأسیسات اجتماعی و کاستی مسائل اجرایی حقوق کودک، ترافیک، عدم برنامه ریزی برای گذران فراغت مناسب، نازیبایی منظر و آلودگی هوا و … اشاره کرده است.

در یک ارزیابی کلی باید گفت این کتاب مقدمه‌ای است بر لزوم توجه به کودکان در شهر. نکته‌ی مثبت کتاب آن است که دیدی کلی و نسبتاً جامع به مسئله‌ی حضور کودکان در سطح دارد. نویسنده تلاش کرده است حوزه‌های مختلف را پوشش دهد و از یک جانبه نگری به موضوع پرهیز نماید. اما مهم‌ترین نقطه‌ی ضعف کتاب این است که تنها به مبحث فرهنگسراها واهمیت آن‌ها در رفع نیازهای کودکان در شهر پرداخته است. در حالیکه مشخصاً فرهنگسراها در رفع بسیاری از معضلات شهری که با رفاه و توسعه و رشد کودکان ارتباط مستقیم دارند مانند ترافیک، عدم امنیت، ساختار کالبدی شهر، آلودگی های صوتی و بصری و آلودگی هوا و … عملاً هیچ نقشی ندارند.

البته باید در نظر داشت بررسی موضوع کودک در شهر نمی‌تواند در قالب تنها یک اثر تحقیقی و در مدت زمان اندک به طور کامل مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. این مهم مستلزم هم‌کاری و هم فکری نهادهای آموزشی و اجرایی در سطح کلان و انجام تحقیقات گسترده‌تر است. کاری که شهر رشت در مسیر ان گام برداشته است و برای نخستین بار سال ۹۳ کارگروه شهر دوست‌دار رشت در شهرداری رشت شکل گرفت. مسئولان شهریِ شهر رشت تلاشی را آغاز کرده‌اند تا رشت بتواند به عنوان “شهرِ دوست‌دار کودک” شناسایی شود. این در حالی است که آمارهای مربوط به کودکان بازمانده از تحصیل و آمارهای کودکان در معرض خشونت، خالی بودن محله‌ها از حضور کودکان، مناسب نبودن عرصه‌های عمومی شهر برای حضورکودکان و جای خالی اصول شهر دوست‌دار کودک در سیمای شهر رشت را طول و درازی را پیش نشان می‌دهد که نیازمند تسریع در بازبینی و تعریف راه‌کارهای عملیاتی و اجرایی، تاکتیک‌ها و اقدامات کوتاه‌مدت در راستای چشم‌اندازها و استراتزی‌های کلان شهر رشت است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.