تاریخ انتشار : سه شنبه 4 تیر 1398 - 15:21
کد خبر : 40302

مصائب کودکان کار/وضع قوانین مجازات سختگیرانه براىجلوگیری سو استفاده کودکان از وظایف دولتمردان و مسئولان

مصائب کودکان کار/وضع قوانین مجازات سختگیرانه براىجلوگیری سو استفاده کودکان از وظایف دولتمردان و مسئولان

جارستان:سرویس اجتماعی جارستان : کودکان کار به کودکان کارگرى گفته می‌شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند، به طوری که این امر آن‌ها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکى بی‌بهره می‌سازد و سلامت روحی و جسمی آن‌ها را تهدید می‌کند. عموماً به کودکی یک کودک

جارستان:
سرویس اجتماعی جارستان : کودکان کار به کودکان کارگرى گفته می‌شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند، به طوری که این امر آن‌ها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکى بی‌بهره می‌سازد و سلامت روحی و جسمی آن‌ها را تهدید می‌کند.
عموماً به کودکی یک کودک کار گفته می‌شود که مشغول به فعالیتی باشد که برای سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و شخصیتی کودک مضر باشد، و با تحصیل کودک تداخل پیدا کند.
در کشور ما این باور جا افتاده است که کودکان کار ، کودکانى هستند که سر چهار راه ها به فروش فال و گل و آدامس و تمیز کردن شیشه خودرو ها و…. مشغول هستند غافل از اینکه در بسیارى از کوچه و پس کوچه ها کودکانى وجود دارند که با وجود سن کم به کار هاى سخت و طاقت فرسا مثل پرسکاری فلزات برای تولید کتری و قوری و هزاران شغل مشابه آن مشغولند که هر کدام دارای مشکلاتی برای این کودکان هستند.
با یک پرس و جوى ساده در مى یابیم که میانگین ساعت کار روزانه کودکان کار ١٠ تا ١٢ ساعت است که حتی برای افراد بزرگسال هم رقم طاقت فرسایی محسوب می شود.اینهمه جفا در حق کودکان معصومى که باید با بازى و تفریح و شادى رسم زندگى کردن را بیاموزند چگونه پاسخ داده مى شود؟
به راستی چرا ما و اکثر اقشار جامعه که خود را داعیه دار اسلام و تمدن ٢۵٠٠ ساله می دانیم در این زمینه منفعل بوده و خود را مسئول و پیگیر حمایت از کودکان نمی دانیم. چه مسائلی وجود دارد که در نتیجه آن کودکان نیروی کار می شوند؟
این نیروی کار استمعار می‌شود چون قانونِ حمایتی درست و حسابی ندارند ، مرجع بررسی شکایت قوی نیست و توانی در مقابل سرپرست استمعارگر از طرف کودکان کار وجود ندارد که بتواند دفاعی در مقابل خود کند و حتی به نوعی محکوم به کار سخت و طاقت فرسا در طول کودکی خود است. نیروی کار ارزانی که همواره در دسترس است.
در این راه بسیار کودکانی مورد آزار و اذیت روحی و جسمی و حتی جنسی قرار می گیرند و چون مرجعی وجود ندارد به طبع پناهگاهی هم ندارند. کودکانی که در اثر پرسکاری انگشتان خودش را از دست می دهند و یا کودکی که ٧ سال بیشتر سن ندارد ولی دست های ٧٠ ساله ای به خاطر کار در سرما دارند.
«چه کسی می خواهد به اینها رسیدگی کند؟ به نظر می‌رسد این موضوع در اولویت ١ تا ١٠٠ دولت هایی که بر سر کار می آیند هم نیست چون حتی اگر گوشه چشمی به این مسئله داشتند و آن را دغدغه جامعه می دانستند حداقل به عنوان وعده انتخاباتی آن را بیان می کردند.»
آیا پیگیرى این معضل کارى سخت و پیچیده است؟ پس چرا دولت ها به این مسئله بى تفاوتند؟ آنچه مشخص است دولت ها بیشتر روى حل مسائلى متمرکز مى شوند که بازده آن را در طول مدت خدمت خویش ببینند که کودکان کار شامل این بند نمى شوند و دیدن نتیجه مثبت آن سال ها به طول مى انجامد.وگرنه هر عقل سلیمى با مشاهده طبعات کودکان کار با این پدیده به مبارزه برمى خیزد چرا که کار کودکان سبب افزایش سود و انباشت سرمایه برای کسانی می‌شود که کودکان را مورد استثمار قرار می‌دهند و در نتیجه فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر می‌کند و فقر و تهیدستی را افزایش می‌دهد. کودکان را از دستیابی به دانش و مهارت کافی بازمی‌دارد و در نتیجه بهره‌وری نیروی کار را در جامعه کاهش می‌دهد. آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، استثمار، تبعیض، فقر و… افزایش می‌یابد و در نتیجه سلامت اجتماعی را به مخاطره می‌اندازد و مانع پیشرفت و توسعه جامعه می‌گردد.بطورکلی کودکان کار به دلیل داشتن وضعیت عاطفی نامناسب و شرایط خاص زندگی، دارای روحیه‌ای حساس و از نظر عاطفی، آسیب پذیرتر از کودکان هم سن و سال خود هستند؛ بنابراین بی‌توجهی و نادیده گرفتن این کودکان باعث نهادینه شدن خشمی پنهان در ناخودآگاه آن‌ها شده، در بزرگسالی باعث بروز بسیاری از ناهنجاری‌ها در جامعه می‌شود.

وضع قوانین مجازات سختگیرانه براى سو استفاده از کودکان از وظایف دولتمردان و مسئولان مى باشد از سوى دیگر کمرنگ کردن این معضل همکارى سازمان ها و ادارات مرتبط و فعالیت همسوى آنها را مى طلبد ،همچنین تسهیل در امور سازمان هاى مردم نهاد (سمن ها) مى تواند کمک شایانى به کودکان کار محسوب شود براى کودکان کار و خیابانى که سر هر چهارراه فال می‌فروشند،اما انگار فال خودشان سیاه است.نهادهای متولی آنها را به همدیگر پاس می‌دهند و هیچ‌کس نیست که به آنها بگوید با این دست‌های کوچک باید مشق بنویسند نه اینکه با دستمال شیشه ماشین‌ها را پاک کنند تا اگر خوش‌شانس باشند، راننده‌ای بی‌حوصله یک پولى کف دست‌شان بگذارد یا اگر بدشانس باشند به او حرفی بزنند که قلبش بشکند اما نفهمد و برود سراغ ماشین دیگری پشت چراغی که همیشه برایشان قرمز است!

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.