تاریخ انتشار : سه شنبه 3 اردیبهشت 1398 - 21:56
کد خبر : 38324

پویا قلیپور:دولت روحانی از ضعف گفتمانی رنج میبرد/دولت همیشه پشت سر بحرانها حرکت میکند نه پیش از آن/همه باید با پذیرش خطاها به افق های جدید بنگرند

پویا قلیپور:دولت روحانی از ضعف گفتمانی رنج میبرد/دولت همیشه پشت سر بحرانها حرکت میکند نه پیش از آن/همه باید با پذیرش خطاها به افق های جدید  بنگرند

دقایقی با پویا قلیپور رییس حزب اصلاح طلب سازمان عدالت وآزادی منطقه گیلان درباره فضای سیاسی کشور و استان به گفتگو نشستیم . 🔰بعنوان اولین سوال ،فضای سیاسی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ متاسفانه فضای سیاسی کشور در حال حاضر احوال خوشی ندارد و به نظرم پر است از ابرهای تیره که خبر از سیلهایی

دقایقی با پویا قلیپور رییس حزب اصلاح طلب سازمان عدالت وآزادی منطقه گیلان درباره فضای سیاسی کشور و استان به گفتگو نشستیم .


🔰بعنوان اولین سوال ،فضای سیاسی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه فضای سیاسی کشور در حال حاضر احوال خوشی ندارد و به نظرم پر است از ابرهای تیره که خبر از سیلهایی خطرناک میدهند.شاید اولین بحران این روزهای سپهر سیاسی ایران از دست رفتن سرمایه اجتماعی دولت به معنای عام آن است و البته کاهش اعتماد عمومی جامعه به جناح های بهبود خواه ،در واقع ناکارآمدی فراگیر دولت به مفهوم عام در تمامی بحرانهای جاری کشور باعث شده جامعه اعتماد خود را به غالب نهادهای رسمی اجرایی یا تقنینی و حتی قضایی از دست بدهد،در این شرایط وجود یک جریان یا جناح که بتواند مدل دیگری از حکمرانی را عرضه کند و از بحرانها و چالشها بکاهد شاید بتواند بخشی از این بی اعتمادی را بازگرداند ،اما متاسفانه جریان بهبود خواه یا اصلاح طلب در ادواری که به نهادهای حاکمیتی راه یافته نتوانسته این اعتماد را برانگیزد.
خطر دیگر موجود شاید ترامپ و حضورش در راس هیات حاکمه ی دیرینه ترین دشمن تاریخی ایران باشد.رفتارهای تهاجمی ترامپ در این سالها باعث شده تا مهمترین دستاورد دولت مستقر یعنی برجام به درستی نتواند کانالهای ارتباطی ایران و جهان را بگشاید .خطر مهم دیگر فساد سیستماتیک نهادینه شده در بدنه حاکمیت است که باعث شده کارآمدی سیستم در مقابل بحرانها کاهش یابد و سیستم نتواند به چالشها پاسخی به هنگام و کافی بدهد و همین باعث عمیق تر شدن بحران خواهد شد.خطر بعدی که فضای سیاسی کشور را تهدید میکند و بسیار جدی است کاهش روزافزون ارزش پول ملی است که تبعات شدید سیاسی خواهد داشت که شاید مهمترین آنها خطر بازگشت شدیدتر پوپولیسم خواهد بود،پوپولیسم مسلح.در شرایطی که اختلاف طبقاتی گسترش یابد و طبقه متوسط هر روز نحیف تر شود و تعداد بیشتری به زیر خط فقر هل داده شوند و احساس بی عدالتی فراگیر و گسترده شود،بلندترین صدایی که شنیده میشود ،صدای منادیان عدالت است،آنهم نه عدالتِ واقعی که تنها ماکتی از عدالت که با شعار عدالت ، اختلاف طبقاتی را عمیق تر خواهد کرد.در چنین فضایی خصوصا اگر نیروهای بهبود خواه دچار افول سرمایه اجتماعی شده باشند ،پوپولیسم با شدت بیشتری ورود خواهد کرد.
و به نظرم در پایان خطری که در حوزه ی سیاسی کشور را تهدید میکند بسته تر شدن فضای سیاسی و اجتماعی از سوی حاکمان است که غالبا به عنوان سهل الوصول ترین پاسخ برای نارضایتی ها رخ مینماید و غالبا به تشدید بحران ها و چالشها می انجامد.به نظر میرسد بدنه دولت(شامل همه قوای تصمیم گیر کشور) دچار یک ناشنوایی سیستماتیک شده و هیچ صدای مصلحانه ای را نمیشود،از سوی دیگر نیروهای بهبود خواه نیز دچار یک نوع بی کنشی و انسداد تاکتیکی شده اند که این رکود و رخوت میتواند به کاهش امید اجتماعی بیانجامد که برای یک ملت بزرگترین آفت خواهد بود.

🔰به نظر شما آیا مقصر اصلی اتفاقات و مشکلات عمومی و به ویژه اقتصادی کشور تنها دولت حسن روحانی است؟

در مقابل این پرسش بارها حامیان روحانی که خودم هم در ۹۲ و ۹۶ جزو آنها بودم بر موانع ساختاری یا بیرونی دولت تاکید کرده اند که به تکرار آنها نمیپردازم اما منظر ورود من به این بحث زاویه ای دیگر است.من معتقدم که جریانات حامی روحانی و حتی خود روحانی به دلیل حضور دراز مدت در ساختار نظام ،بسیاری از این موانع را میشناختند و باآگاهی کامل از آنها پا به میدان رقابت گذاشتند و تاکید بر این موانع در زمان ناکارآمدی ها دور از انصاف و اخلاق است.ضمن اینکه معتقدم بخش اصلی ناکارآمدی دولت روحانی به دلایل درونی و حتی گفتمانی این دولت باز میگردد.دولت روحانی بر خلاف تمام دولتهای پیش از خود از ضعف گفتمانی رنج میبرد.مشی اقتصادی دولت از ابتدا تا امروز هرگز مشخص نبوده.دولتی که به اقتصاد آزاد معتقد است و نه دولتی،دولتی که هم یارانه به همه افراد جامعه پرداخت میکند و هم از آزادسازی قیمت حامل های انرژی دفاع میکند.دولتی که هم بر بیمه فراگیر تاکید میکند و هم در پی آموزش خصوصی است.دولت روحانی از نداشتن طبقه ی حامی هم رنج میبرد و اتفاقا در دولت دوم خود با دست خود مهمترین طبقه نزدیک به خود یعنی طبقه متوسط را هم نحیف تر کرده.دولت روحانی به دلیل نداشتن گفتمان مشخص نمیتواند حتی از سوی کارگزاران دولت خودش هم حمایتی کسب کند.بسیار دیده شده که وزرا و فرمانداران و استانداران همین دولت هیچ اعتقادی به گفتمان دولت ندارند.این بی گفتمانی باعث شده بسیاری از زبدگان و کارشناسان در تصمیمات این دولت اثری نداشته باشند.فرد محوری و گزینش های رانتی در این دولت باعث شده ناکارآمدی در آن هر روز بیشتر از روز قبل باشد.نحوه مواجهه این دولت با بحرانهای رخ داده همیشه دیرهنگام و غیر مفید بوده.این دولت همواره پشت سر بحرانهای رخ داده حرکت کرده نه پیش از آن.
ایستادگی دولت در مقابل موانع بیرونی هم بسیار ضعیف بوده،در حالیکه این دولت خصوصا پس از تشکیل مجلس جدید فرصت خوبی برای رهایی از ناکارآمدی داشت اما بیش از آنکه از فضای رخ
داده در مجلس بهره ببرد به سمت زد و بند با نمایندگان و امتیازدهی به آنها حرکت کرد.


🔰به نظرشماسیاست خارجی ترامپ و تعاملش با اسراییل و پیروزی مجدد نتانیاهو در انتخابات اخیر این کشور چه تاثیری در معادلات آتی خاورمیانه خواهد داشت؟

به نظرم ترامپ پس از خروج از برجام و عدم همراهی اروپا با این تصمیم،به سمت رقبای منطقه ای ایران رفت تا فشار بر ایران را خارج از زمین اروپا و با همپیمانهای جدیدش اعمال کند.اینجا شاید لازم باشد بار دیگر به مخالفین برجام یادآور شوم که این مهمترین دستاورد دولت روحانی هنوز مهمترین سپر دفاغی ایران در مقابل آمریکا و هم پیمانان اوست.اگر برجام نبود امروز ایران باید هم در جبهه آمریکا میجنگید و هم در جبهه اروپا و هم در جبهه خاور میانه.از همین رو فکر میکنم استراتژی جدید ترامپ آن است که با فشار بر ایران از طریق متحدانش در خاورمیانه ایران را مجبور به خروج از برجام و واکنش های عصبی کند و دوباره اتحاد ۵+۱ علیه ایران را از سر گیرد.
به نظر میرسد با اتحاد آمریکا،اسرائیل و عربستان خاورمیانه ی ملتهب تری نسبت به سالهای پیشین داشته باشیم.هرچند که معتقدم سیاست منطقه ای ایران باید از این رخوت خا ج شود و همزمان با اینکه ایران باید با هم برجامی های اروپایی خود تعامل موثرتری داشته باشد باید به دنبال همپیمانهایی قدرتمند در خاور میانه هم باشد.

🔰فضای سیاسی و اجتماعی اینروزهای استان را چگونه ارزیابی میکنید؟

متاسفانه آن اتفاقی که در سطح کشور رخ داده در استان با شدت بیشتری در حال رخ دادن است.رکود و رخوت سنگین نیروهای مدنی و سیاسی بهبودخواه و اصلاح طلب،عدم مطالبه گری اجتماعی،رسانه های آلوده به رانت و منافع شخصی،اصلاح طلبان به میز و مقام چسبیده و یا در پی میز،احزاب کم رمق و بی نفس و جامعه ی توده ای بی شکل همه باهم باعث شده فضای سیاسی و اجتماعی گیلان به شدت خواب آلوده و کرخت باشد.
مدیران ارشد و میانی دولت در گیلان تقریبا هیچ کنشی ندارند و اگر هم فعلیتی دارند در مقابل حجم فراوان کارهای برزمین مانده به چشم نمی آید.رسانه های فراگیر استان آنهایی هستند که بیشتر تهمت میزنند یا مثلا بیشتر افشا!!! میکنند.نمایندگان مجالس ملی و محلی استان جز مصاحبه و وعده و وعید هیچ گرهی از مشکلات شهر و استان باز نمیکنند و هرکس مصاحبه های آنها را بخواند احساس میکند در وسط زمان تبلیغات شورای شهر یا مجلس است که اینهمه وعده و وعید در رسانه ها منتشر میکنند.همه ی ارکان اجرایی و تقنینی خود در مقام منتقد وضعیت شهر و کشور هستند و انگار نه انگار که “مخاطب بایدها”خود گویندگان و مسئولان استانی هستند.
در این میان احزاب و گروه های اصلاح طلب که به شدت زیر سایه ی سنگین کاهش امید اجتماعی در حال از دست دادن سرمایه های خود هستند هیچ کنش و اکتی ندارند ،نه در مسیر کادریازی و نه حتی در مسیر بهبود اوضاع.

🔰 و اخرین سوال اینکه پیش بینی شما در خصوص ماههای آینده و وضعیت همگانی جامعه ایران چیست؟
به نظرم سال ۹۸ دقیقا همان برهه ی حساس کنونی است که سالهاست همه برای ساکت کردن منتقدان به آن ارجاع میدادند.وضعیت معیشتی مردم وخیم تر خواهد شد،نارضایتی ها گسترش خواهد یافت،با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس در ایران و احتمالا ریاست جمهوری آمریکا تنشها بیشتر خواهد شد.اما به نظرم راهکار عبور از این برهه ی حساس کنونی نه در دعوت به سکوت که اتفاقا بالعکس دعوت همگانی به نقد عمومی خواهد بود.جریانات و جناح ها باید بدون ترسِ موهوم از بقا ،بر خلاف تاکید تئوریسین اصلاحات که” سرها را پایین بگیرند تا طوفان بگذرد”،باید با صدایی رسا نقدها را بگویند و اشتباهات خود را بپذیرند و در پی راه حل برای تحمل بحرانی باشند که اتفاقا آمده است که بماند.در سکوت بهبودخواهان و اصلاح طلبان و تحول خواهان و ناشنوایی حاکمان و مسئولان ،بی صدایی و سکوت حاکم نمیشود،صداهای نخراشیده و بی رحم و رعب انگیز براندازان و ترامپیست ها بلندتر خواهد شد و همیشه گوشهایی برای شنیدن ان صداها هست.
سکوت و سکون و رخوت و لاپوشانی و شانه خالی کردن چاره ی کار نیست،همه ی آنها که دل در گرو مامِ میهن دارند باید اکنون مسئولیت اجتماعی خویش را عمل کنند و با پذیرش خطاها ،به افق های جدید بنگرند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.