خنجرازپشت/محمدرضا ربانی
محمدرضاربانی- از پشت خنجر زدن یک اصطلاح است که حداقل دو بار در فاصله زمانی کوتاه این اصطلاح از رئیسجمهور روسیه شنیده شد یکبار در دیدار، با رهبر انقلاب در تهران که گفتند ما از پشت به دوستانمان خنجر نمیزنیم و بار دوم بعد از سقوط جنگنده روسی توسط ترکیه که پوتین مدعی شد که
محمدرضاربانی- از پشت خنجر زدن یک اصطلاح است که حداقل دو بار در فاصله زمانی کوتاه این اصطلاح از رئیسجمهور روسیه شنیده شد یکبار در دیدار، با رهبر انقلاب در تهران که گفتند ما از پشت به دوستانمان خنجر نمیزنیم و بار دوم بعد از سقوط جنگنده روسی توسط ترکیه که پوتین مدعی شد که ترکیه از پشت به او خنجر زده است اساساً این اصطلاح معروف حکایت از خیانت دارد. اینکه آیا ترکیه از پشت به روسیه خنجر زده یا نه نمیدانیم ولی نگارنده سعی دارد در این مقاله با مروری گذرا بر تاریخ روابط دو کشور ایران و روسیه به این بپردازد که آیا ما از این همسایه شمالیمان تاکنون خنجر خوردهایم؟ و آیا میشود به قول رئیسجمهور روسیه اعتماد کرد یا خیر؟ هرچند در یک فرصت کوتاه و در یک مقاله نمیشود همه ابعاد این ماجرا را بیان نمود و پرداختن به این مهم را به صاحب نظران و اهل فن با فرصتی مناسب میسپارم و لیکن سعی دارم با بیانی کوتاه از وقایع پیش آمده نکاتی را یاد آور شوم مسلماً جناب پوتین از این وقایع مطلع هستند شاید ایشان تصور دارند که حافظه تاریخی ملت ایران ضعیف است که فراموش کرده باشیم چه بر سر ما آمده است.
در طول تاریخ ما آسیبهای زیادی از این همسایه شمالیمان دیده ایم بارها و بارها در جنگ مستقیم رو در روی هم ایستاده ایم و بارها آنها به خاکمان تجاوز کردند اگر از هر ایرانی بخواهید دو واقعه تلخ و موحش و دو قرارداد ننگین را در تاریخ ایران بازگو کند مسلماً به دو قرارداد ترکمن چای و گلستان اشاره میکند که حکایت از غارت، تجاوز و غصب بخشی مهم از خاک سرزمین ما دارد و بازگوکننده خوی تجاوزگر همسایه ما و یاد آور آن است که پطر کبیر امپراطور روسها در آرزوی آن بود که امپراطوری خود را به آبهای گرم خلیج فارس گسترش دهد با آن جمله معروفش همچنین از یاد نبریم که چگونه در ۱۹۰۶ با همدستی امپراطور غرب آن زمان انگلستان با تحمیل قراردادی کشورمان را به دو نیم تقسیم کردند شمال برای خود و جنوب برای انگلیسها. بعد از سقوط روسیه تزاری خوشبینهای ما تصور داشتند با تغییر رژیم در روسیه خوی روسها تغییر کرده و میشود به آنها اعتماد کرد ولی قربانی این اعتماد کسی نبود جز میرزا کوچک جنگلی و نهضت عظیم جنگل چرا که تصور داشتند به عنوان یک نهضت انقلابی میتوانند به یک کشور انقلابی اعتماد کنند و لیکن این میرزای جنگلی بود که سرش با خنجر خیانت در توافق استبداد و حکومت به ظاهر انقلابی شوروی بریده و به رضا خان هدیه داده شد در دوران جنگ جهانی دوم این روسها بودند که به بهانه اینکه ایران پل پیروزی است و رضا شاه به آلمانها گرایش دارد با همدستی شرکای خود به خاکمان تجاوز کردند و خاکمان را به تصرف خود در آوردند و وقتی جنگ به پایان رسید و کشورهای متجاوز خاک ایران را ترک کردند باز این روسها بودند که به آذربایجان ما چشم طمع داشتند و با حمایت از پیشه وری خائن سعی داشتند قسمتی از ایران را برای خود جدا سازند و اگر نبود تلاش و مجاهدت آزادیخواهان و غیورمردان آذری امروز آذربایجانی قهرمان از ایران جدا شده بود،کیست که فراموش کرده باشد حزب توده بعنوان وابستگان دولت شوروی در این سرزمین چه خیانتها کردند و چه بلائی بر سر مصدقالسلطنه آوردند و نهضت ملی شدن نفت را یک شبه فروختند هنوز از زخم خنجر روسها از پهلوی مصدق خون تازه میچکد. در نهضت امام خمینی در سال ۴۲ باز این روسها وایادی آنها بودند که بر علیه قیام ملت ایران موضع گرفتند و آن را قیام خوانین نامیدند و امام را به حمایت از فئودالها متهم کردند و نهضت را محکوم نمودند و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامیباز این تودهایها و روسها بودندکه بنای نفوذ و خیانت را گذاشتند و اولین فرمانده نیروی دریایی ایران ناخدا افضلی از طریق آنها نفوذ داده شده بود و بنای کودتا و خیانت را داشتند که کشف و خنثی شد بعدها اعتراف کردند که در بخش نظامیحوزهها و مدیریت، نیروهای خود را نفوذ دادهاند و درست در همین زمان بود که خیزش مردم مسلمان افغانستان به تأسی از انقلاب ایران در حال شکلگیری بود که روسها با تجاوز به خاک افغانستان و حاکم کردن (ببرک کارمل) خیزش مسلمانان افغانستان را سرکوب کردند و در آنجا نطفه گروههای تروریستی چون طالبان، القاعده و… غیره بسته شده امام بر علیه روسها موضع گرفتند و عدهای در داخل از موضع امام برآشفتند هر چند امام همیشه میفرمودند آمریکا از انگلیس بدتر و انگلیس از آمریکا بدتر و شوروی از هردو آنها بدتر است و شعار نه شرقی نه غربی انقلاب ایران یعنی نفی همزمان دو قدرت جهانی بازگوکننده موضع مردم ما بوده است. روسها با حمایت از جریانات تجزیهطلب در ابتدای انقلاب از ترکمن صحرا گرفته تا خوزستان و کردستان و…. سعی در مهار انقلاب اسلامی داشتند. حمله به سفارت آمریکا و اشغال آن توسط حزب توده تلاشی بود در جهت درگیر کردن ایران و غرب و مخدوشسازی مناسبات با دولتهای غربی هر چند که با هوشیاری انقلابیون این توطئه آنها خنثی شد بعدها با استفاده از حزب توده، چریکهای فدائی خلق و گروههای وابسته به آنها سعی به ایجاد آشوب و به خیابان کشیدن مردم را داشتند که نهایتاً حضرت امام دستور به انحلال حزب توده و چریکهای فدائی خلق را دادند و ایادی آنها دستگیر و اعتراف کردند که نیروهای زیادی را هم در درون مراکز قدرت نفوذ دادهاند. صحنه جنگ ما با عراق در آغاز انقلاب نیز یادآور خیانت روسها بوده است شوروی در خاورمیانه دو کشور را تحت نفوذ خود داشت سوریه و عراق این دو کشور توسط حزب بعث اداره میشدند حزبی که وابسته به بلوک شرق بوده در زمان انقلاب اسلامیایران حسن البکر در عراق حاکم بوده این روسها بودند که با بروز انقلاب اسلامیایران در عراق با تغییر حاکم عراق یعنی با روی کار آوردن صدام به جای حسن البکر ترفندی دیگر بکار گرفتند.
صدام که روحی گستاخ و سرکش داشت با پاره کردن توافقنامه الجزایر به خاکمان تجاوز کرد و باز این روسها بودند که با حمایت آشکار از صدام و تجهیز وکمک او را گستاخ تر ساختند در آن هنگامیکه روسها از دادن سیم خاردار به ما طفره میرفتند پیشرفتهترین سلاحهای جنگی هوایی از میگ تا سخو گرفته تا تانکهای مجهز آن هم به صورت نسیه به صدام خودداری نکردند. اگرچه داعیه بیطرفی داشتند و لیکن این موشکهای روسی بود که بر سر مردم ما میریخت هرچند که درکوران جنگ غرب و شرق با هم همدست و هم پیمان شدند. و این ملّت غیور ما بود که با ایستادگیش تاوان خیانت قدرتهای بزرگ را داد.
با سقوط نظام کمونیستی و تجزیه شوروی سابق باز عدهای خوشخیال گمان داشتند در سیاستهای روسیه تغییر ایجاد شده ولیکن ما هیچگاه تغییر محسوسی در استراتژیها آنها مشاهده نکردیم. بلکه صرفاً بعضی تاکتیکها تغییر یافته بود روسها بعد از فروباشی هم هیچگاه شریک مطمئن برای ما نبودهاند آنها به اشکال مختلف در ایجاد رابطه ایران و غرب اختلال ایجاد میکردند و سعی داشتند از درزها و شکافها وارد شوند. و درست در زمانی که روابط ایران و غرب به تیرگی کشیده شد با ورود به بازارهای ایرانی سعی کردند برای خود جاپاهایی را ایجاد کنند یکی از پروژهها، پروژه نیروگاه اتمی بوشهر بود. آلمانها که در پی تیرگی روابط پای خود را کنار کشیده بودند میدان برای روسها باز شده تا پروژهای که میتوانست در زمانی کمتر و صرف منابع مالی کمتر و حتی کیفیت بهتری انجام گیرد به یک پروژه نان و آب دار برای روسها تبدیل شود که ضمن بهرهمندی از منافع آن جای پای خود را در حوزههای دیگر اقتصادی و نظامیایران بیشتر باز کنند روسها پس از صرف بیش از ده سال نیروگاه بوشهر را به پایان رساندند و لیکن با هزینه بسیار سنگین و بهرهبرداری سیاسی فراوان. روسها در زمانی که ما با غرب دچار مشکل شدیم بهترین بهرهبرداری را از بازارهای نفت و گاز بردند و از این طریق سود سرشاری نصیب آنها شد. کم کم به بزرگترین صادر کننده نفت و گاز جهان تبدیل شدند اهرمیکه درمناقشه با غرب خیلی به کارشان آمد. روسها مسلمانان را در چچن به بهانه تجزیهطلبی سرکوب کردند آنها هیچگاه به مسلمانان روی خوش نشان ندادند همانطور که در طول تاریخ به سرکوب آنها پرداخته بودند.
بهبود رابطه ایران و روسیه باعث نشدکه آنها از ادعاهای خود نسبت به حقوق حقه ما دست بکشند اولین موضوع محل اختلاف که بعد از فروپاشی شوروی سابق رخ نشان داد بحث تقسیم منابع دریای خزر بود روسها حداقل سهم ایران یعنی سهم ۲۰درصدی ایران بر منابع خزر را نپذیرفتند و با تحریک دیگر کشورها کمترین سهم را برای ایران قائل شدند و با کارشکنیهای آشکار از به نتیجه رسیدن مذاکرات جلوگیری گسترده میکنند و در این حال نهایت بهره را از نفت و گاز خزر بردهاند این درحالی است که ایران تاکنون هیچگونه بهره ای از نفت و گاز خزر نبرده است و از آنجاییکه قسمت جنوبی بخش عمیق دریای خزر محسوب میشود برای بهرهبرداری ازآن به تکنولوژی پیشرفته جهت حفاری نیاز است و این تکنولوژی عمدتاً در اختیار غربیها قراردارد با اختلال در رابطه ایران و غرب از دستیابی ایران به منابع خود جلوگیری میکند. علیرغم خوشبینی که در بعضی از مسئولین کشور نسبت به روسها وجود دارد و آنها را جزء پایگاه مبازره با آمریکا وعضویت مقاومت بر میشمارند در دو فقره از قراردادهای اخیر باز این روسها بودند که ماهیت خود را برملا کردند و نقاب از چهره انداختند در بحث تحویل نیروگاه هسته ای بوشهر با اینکه چند سال پیش نیروگاه آماده بوده ولیکن روسها با بهانهجوئیهای مختلف از تحویل آن خودداری میکردند تا از این رهگذر منافع بیشتری در حوزه مالی و سیاسی ببرند.
همچنین در قرارداد فروش موشکهای اس ۳۰۰ با اینکه این قرارداد سنگین را با ایران بسته بودند و این سیستم بعنوان یک سیستم دفاعی بوده و مشمول تحریمهای جهانی نمیشد و علیرغم آنکه پولش را دریافت کرده بودند از تحویل موشکها به بهانه تحریمها خودداری میکردند و اما چرائی رفتار روسها به نظر میرسد مبین و آشکار است و اساسش تأمین منافع است ولی آنچه نامشخص است خوشبینیهای بیمورد بعضی از خودیهاست که جای تامل دارد روسها در گذشته از اختلاف ایران و غرب بیشترین منافع را بردهاند که در ذیل به گوشهای از آنان اشاره میشود.
آنها همچنین از هیچ کوششی در مسیر تشدید اختلاف ایران و غرب فروگذار نکردند و خصوصاً بعد از برجام که تحرک روسها را بیشتر از پیش مشاهده میکنیم و اما همانطور که پیشتر ذکر شده روسها بیشترین سود را در حوزه نفت و گاز بردند و خصوصاً از تحریمهای نفتی ایران و عجیب نیست که آنها چندان تمایلی به حل بحران تحریمها نداشته و به نوعی در طولانی شدن حل مناقشه تاثیرگذار بودهاند ضمن آنکه آنها باید توضیح دهند در زمانی که داعیه همکاری با ایران را داشتند چگونه از حق وتوی خود در شورای امنیت برای جلوگیری از تحریمها استفاده نکردند این درحالیست که در مناقشه سوریه علیرغم فشارهای بینالمللی روسها از این حق استفاده کردند. در این راستا تحریمهای نفتی ایران باعث شد که دومین تولید کننده نفت اوپک از گردونه خارج شود و با بالا رفتن قیمت نفت روسها بیشترین سود را ببرند همچنین بنظر میرسد روسها از اختلافات ایران و عربستان بعنوان دو بازیگر اصلی اوپک استقبال کردهاند چرا که باعث شد با شدت گرفتن اختلاف ایران و عربستان این بلوک تاثیرگذار انرژی کارائی خود را از دست بدهد. اختلافی که تا اکنون باقی است و تأثیرش برحوزه انرژی کماکان باقی مانده است.در سوی دیگر اختلاف ایران و غرب باعث شد که ایران در حوزه انتقال نفت و گاز خزربه اروپا کنار گذاشته شود. اینکه نفت و گاز ایران از طریق زمینی میتواند از ترکیه به اروپا برود فرصت مناسبی را برای ایران ایجاد میکند که از این پتانسیل خود بیش از پیش بهره ببرد عجیب نیست روسها در پی اختلاف خود با ترکیه سعی دارند پای ایران را نیز به این منافشه بکشانند و رابطه ایران و ترکیه را به نحوی مخدوش نمایند چرا که اگر دو همسایه که اشتراکات زیادی هم با هم دارند اگر دارای مناسبات خوبی باشند حداقل در حوزه انرژی همکاریهای زیادی بینشان میتواند شکل بگیرد.
مسئله ای دیگر که برای روسها اهمیت دارد و روابط ایران و غرب میتواند بر این مسئله تاثیر بگذارد بازار مناسب ایرانی در حوزه تسلیحات نظامیاست روسها ده درصد از بازارتسلیحات جهان را در اختیار دارند با توجه به اینکه آنها در این سالها بعضی از هم پیمانان و شرکاء تجاری خود نظیر لیبی را از دست دادهاند و شرایط و وضعیت سوریه هم امکان دست یابی به منافع مادی در سوریه را کاهش داده همه امید خود را به بازار ایران دارند آنها نیک میدانند بهبود روابط ایران و غرب میتواند به کاهش حوزه نفوذ آنها در این بازار منجر شود.
بازارهای دیگر هم برای روسها جذابیت زیادی دارد خصوصاً بعد از تحریم روسیه توسط غرب در منافشه اوکراین روسها با ولع بیشتری به بازار ایران نگاه میکنند از ساخت نیروگاههای اتمیتا بازار آهن، چوب و غیره، به نظر میرسد با رفع تحریمها روسها اشتیاق بیشتری برای حضور در بازار هشتاد میلیونی ایران از خود نشان میدهند فلذا شاهد بودیم که چگونه رفت و آمدها ازدوسر بیشتر شده است و روسها با ایجاد یک خط تسهیلاتی و سرمایهگذاری در زمینه ترانزیت و… تمایل خود به تقویت روابط اقتصادی با ایران را پنهان نمیسازند.
واما مهمترین مسئله که روسها را نسبت به روابط با ایران و غرب نگران میسازد بحث استراتژیک در حوزه امنیت است چرا که با فروپاشی شوروی سابق و جداشدن کشورهای وابسته به بلوک شرق و حذف پیمان ورشو روسها خود را در مقابل غرب و ناتو ناتوان دیدند و غرب و ناتو نیز از فرصت استفاده کرد و دایره نفوذش را تا مرزهای روسیه گسترش داده است. عقبنشینی روسها باعث شد تا حتی همپیمانان سنتی چون لیبی و عراق از دست بروند و سوریه به عنوان آخرین سنگر برای روسها اهمیت ویژه پیدا کند فلذا در شورای امنیت از کارت حق وتوی خود برای حمایت از دولت بشار اسد استفاده کرد کاری که ایرانیها انتظار داشتند حداقل به عنوان یک همسایه و متحد اقتصادی روسها برای جلوگیری از تحریمهای ناعادلانه ایران استفاده کنند ولیکن در آن مرحله روسها نشان دادند که دوستان قابل اطمینانی نیستند. اکنون روسها انتظار و تمایل دارند به وسیله ایران در سوریه و عراق نفوذ بیشتری بیابند تا بتوانند از گسترش سیطره غرب و ناتو جلوگیری کنند
همچنین قدرت چانه زنی را در مقابل غرب بالا ببرند این مسئله تا آنجا برای روسها اهمیت دارد که مجبور شدهاند با دو دشمن تاریخی خود یعنی چین و هند که باهم اختلافات مرزی دارند با تشکیل پیمان شانگهای به دنبال ایجاد یک بلوک قوی باشند. اتحادی که صرفاً حول محور مقاومت در مقابل آمریکا شکل گرفته است این در حالی است که این اتحاد به واسطه مناسبات اقتصادی چین و هند با آمریکا و اختلافات سنتی سه کشور به نظر نمیرسد پیمان محکم و قوی باشد شاید این ساده لوحانه ترین ادعائی است که بعضی از خودیهای ما در ارتباط با حضور روسیه درمحور مقاومت در مقابل اسرائیل مطرح میکنند و روسیه را در این محور قرار میدهند آنها فراموش کردهاند مناسبات خوب روسیه و اسرائیل را و همچنین فراموش کردهاند که روسها در عهدشکنی سابقه طولانی دارند و از همه مهمتر فراموش کردهاند که استراتژی ایران در شعار نه شرقی نه غربی تجلی دارد و اینکه ما میتوانیم با حفظ این شعار استراتژیک با شرق و غرب به عنوان واقعیتهای اجتماعی اقتصادی و سیاسی رابطه داشته باشیم اما حق دلبستگی و وابستگی به هرکدام از قدرتهای جهانی را نداریم. تصور غلطی که در گذشته تاریخی ما سیاستمداران ترسو یا خود فروخته را وادار میکرد از ترس روسها به انگلیسها و یا برعکس از ترس انگلیسها به روسها پناه ببرند اگر یک سند بر بطلان این نظریه وجود داشته باشد قرارداد ۱۹۰۶ برگی است که نشان میدهد که قدرتهای بزرگ بر سر منافع خود چگونه باهم کنار میآیند.
به حتم آنچه باید ملاک ما در مناسبات جهانی و ارتباط با دیگر کشورها و خصوصا قدرتهای جهانی باشد صرفاً منافع ملی ما و حفظ اقتدار ما میباشد فراموش نکنیم در رقابتهای بینالمللی هرکدام از قدرتها بخواهند ما را در ارتباط با آنکه دیگری به نفع منافع خود باز دارند ولی ما باید بدانیم ارتباط با قدرتهای بزرگ و کشورهای دیگر مشکل ساز نیست به شرط آنکه مبنا منافع ملی باشد باید هوشیار باشیم که ضمن آنکه دست گلی را از یک دستشان میگیریم نگران دست دیگر آنها باشیم که میتواند در پشت سر خنجر داشته باشد و فراموش نکنیم تاریخ به ما آموخته است بین شرق و غرب فرقی نیست آنچه مهم است تیزهوشی و تدبیر و درایت کارگزاران و حاکمان است تا منافع ملی را با هیچ چیز دیگری عوض ننمایند و از حقوق ملت ایران دفاع کنند باشد که چنین کنند.
گیلانشهر
برچسب ها :جارستان،رباني،خنجرازپشت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰