به جای شکایت، «افعی تهران» را جدی بگیرید!
اختصاصی جارستان: اگر فکر میکنید دوران شکایت و شکایتکشی اصناف از فیلمها و سریالها به بهانه توهین به پایان رسیده است، سخت در اشتباه هستید. بدون شک در خبرها دیدهاید که از عوامل سریال «افعی تهران» که این روزها از نمایش خانگی پخش میشود، به دلیل توهین به ساحت معلمها و آموزش و پرورش شکایت شده است.
مدیرکل حقوقی، املاک و معاضدت قضایی وزارت آموزش و پرورش از شکایت و اعلام جرم رسمی آموزش و پرورش علیه دست اندرکاران اصلی سریال «افعی تهران» خبر داد.
قسمت هشتم این سریال با یک سکانس تکاندهنده همراه بود؛ سکانسی که در آن آرمان بیانی (پیمان معادی) خاطره کتکخوردنهایاش از ناظم را یاداوری میکند و قصد انتقامجویی از این ناظم را دارد. دیالوگهای رد و بدل شده بین این دانش آموز و ناظم قدیمی، در شبکههای اجتماعی چرخید و خیلیها را یاد دوران مدرسه خود انداخت.
در این خصوص، امید رضاوند، مدیرکل حقوقی، املاک و معاضدت قضایی وزارت آموزش و پرورش گفته است: «علیرغم این مهم که معلم به عنوان مهمترین و اصلیترین رکن نظام تعلیم و تربیت، از نقش و جایگاه منحصربهفردی در جامعه برخوردار بوده و نقش وی در هدایت آیندهسازان این جامعه غیرقابل انکار است، چندی پیش در یکی از سریالهای نمایش خانگی نسبت به این قشر فرهیخته، توهین و اهانت و هتک حرمتی صورت گرفته که این رفتار ناشایست موجب جریحهدار شدن احساسات عمومی جامعه به ویژه فرهنگیان شده است.»
باید یکبار برای همیشه معنای هتک حرمت را برای اصناف مختلف جا انداخت که هر سکانس، دیالوگ یا واقعهای به معنای توهین نیست.
معلوم نیست در سکانس مدنظر چه توهینی رخ داده که این چنین الم شنگه به راه انداختهاند؟ مگر جز این است که آرمان بیانی تنها به صورت کلامی- آن هم با رعایت ادب و صرفا با لحن بلند- از کسی اظهار تنفر میکند که در دوران نونهانی و نوجوانی آن را کتک زده و تحقیر کرده است؟ این امری طبیعی است که فرد در برابر شخصی که به او ظلم کرده است، ابراز تنفر کرده و در صدد چنین رفتاری باشد.
دلیلی ندارد از ناظمی که از او خاطرات بد به یادگار داریم و پس از گذشت سالها، تحقیرها و کتک زدنهایش در حافظه ما ثبت شده، به نیکی یاد کنیم و قدردان آن باشیم. جامعه و وزارت آموزش و پرورش به جای اینکه زنگ خطر «افعی تهران» را جدی بگیرد، مقابل به مثل کرده و اقدام به تشکیل پرونده قضاییه میکند.
از طرفی نمیتوان منکر احوالات بد معلمها نیز شد؛ آموزش و پرورش جای این کارها به حقوق و مزایای معلمها و کارکنانش برسد که با خیالی آسوده و با کمترین دغدغه اقتصادی و اجتماعی پا به مدرسه بگذارند تا در مواجهه با دانشآموزان، روان و خیالی آسوده داشته باشند.
دیواری کوتاهتر از هنر پیدا نکردند
نکته جالب دیگر این شکایت این است که اگر آموزش و پرورش این قدر برای معلمها و کادر خود ارزش و احترام قائل است، چرا اجاره نمیدهد از طریق اتحادیههای مستقل صنفی فعالیت و احتمالا شکایت صورت بگیرد؟ آیا همین که چنین کاری از طریق بخش حقوقی، املاک و معاضدت قضایی وزارتخانه صورت گیرد، اهانت به معلمین نیست؟ چنین اقدامهایی باید از جانب اتحادیههای مستقل و انجمنهای صنفی صورت گیرد.
طبق معمول دیواری کوتاهتر از صنعت و اهل هنر نیافته اند؟ این شکایت و شکایت کشی را تمام کنید و اجازه بدهید معلمها و جامعه با واقعیتها روبرو شوند. خاطرات بد هیچگاه از ذهنها پاک نمیشود، به ویژه اینکه این خاطرات در دوران مدرسه اتفاق افتاده باشد.
برچسب ها :افعی تهران ، جارستان ، خبر رشت ، خبر گیلان ، دادستانی ، رشت ، رشت_سحرخیزفومنی ، سحرخیز_رشت ، سحرخیز_وکیل ، شکایت ، علیرضا_سحرخیز ، گیلان ، معلم ، هنری ، وکیل_سحرخیز ، وکیل_علیرضا_سحرخیز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰