به احمدینژاد گفتم یا سوادت خیلی بالاست یا روی ابرها هستی، قهر کرد و رفت/ حاضر نیستم وارد میدان شوم، چون قاعده بازی را نمی دانیم
تنها حزبی که می شد حزب نامید، حزب توده بود که در کف خیابان بود و هرکسی را که خوب حرف میزد؛ از کارگر حمامی که مثل لنین حرف می زند که سال ۴۶ هم به زندان افتاد، گرفته تا صف اتوبوس و قهوه خانه ها و مجالس ختم و…، همه افراد را به خود