تاریخ انتشار : شنبه 16 آذر 1398 - 22:47
کد خبر : 50464

هیاهوی بسیار برای هیچ؛ استارتی که “آپ” نمی‌شود

هیاهوی بسیار برای هیچ؛   استارتی که “آپ” نمی‌شود

سعیده قرشی؛ معمار، پژوهشگر جارستان: در یک بعدازظهر پاییزی جماعتی معمولا زیر ۲۵ سال به صورت کپه کپه در سالنی که به سیاق ناشیانه‌ای سعی کرده شبیه دفتر گوگل، توییتر، اپل یا هر جای درست و درمان دیگری باشد نشسته‌اند و نسخه‌ی دیجیتال استارت آپ ناب را دست به دست می‌کنند … البته که آرزو


سعیده قرشی؛ معمار، پژوهشگر

جارستان: در یک بعدازظهر پاییزی جماعتی معمولا زیر ۲۵ سال به صورت کپه کپه در سالنی که به سیاق ناشیانه‌ای سعی کرده شبیه دفتر گوگل، توییتر، اپل یا هر جای درست و درمان دیگری باشد نشسته‌اند و نسخه‌ی دیجیتال استارت آپ ناب را دست به دست می‌کنند … البته که آرزو بر جوانان عیب نیست!
میز، صندلی، ماگ قهوه، لب‌تاپ اپل و ساعت هوشمند … در ظاهر همه چیز برای یک فضای کار جدید و اشتراکی آماده است. یکی آن گوشه نشسته و می‌گوید باید از we work دانست. وی ورک در سال ۲۰۱۰، فعالیتش را تنها با دو شعبه آغاز و تا سال ۲۰۱۱ تعداد آنها را دو برابر کرد. تا سال ۲۰۱۴، ۲۳ فضای کاری در هشت شهر تأسیس شد. سه سال گذشته برای این مجموعه با رشد سریع همراه بود؛ ۵۵ محل کار در ۲۰۱۵، ۱۱۱ محل کار در ۲۰۱۶ و ۱۷۸ محل کار (در ۵۶ شهر و ۱۸ کشور) تا نوامبر ۲۰۱۷. شهر هایی که اخیراً اضافه شده اند، شامل بنجینگ، بمبئی و حیفا در اسرائیل می شوند … نمی‌دانم چرا عادت داریم تا همین جای داستان را بخوانیم، اگر we work را بیشتر سرچ کنیم به اطلاعات و اعدادی خواهیم رسید که نشان می‌دهد نمی‌توان انقدرها هم ساده‌لوحانه و تعمیم‌پذیر به موضوع ایجاد، گسترش و پایداری فضای کار اشتراکی نگاه کرد. ] در نوشتاری دیگر به این موضوع به طور مفصل می‌پردازیم [
تو گویی این سرنوشت کشورهای از جنس ماست ]البته نگارنده این را فقط حدس می‌زند[ که به صورت گروهی و عموما یک “هویی” یک تفکری را علَم کنیم یا در اغلب موارد زیر علَم تفکری تا علَم شدن تفکر دیگر ]بخوانید رویکرد[ جمع شویم. البته این روزها بحث داغ، نه بگذارید بگویم بحث گداخته استارتاپ یا به تعبیر اینجایی آن نوپا است که هر کسی از ظن آن خود را تعبیر می‌کند و البته به عادت معلوف به همان ظن یارش می‌شود …
نگارنده آدم خوش‌بینی است و البته فرصت را غنیمت دانسته تعبیر درستی از خوش‌بینی ارائه دهد. دوستی می‌‌گفت تفاوت آدم خوش‌بین و بدبین این است که بدبین فکر می‌کند بدتر از این نمی‌شود و خوش‌بین می‌داند همه چیز می‌توانست بهتر باشد. حال این‌که چرا این‌گونه است لابد از آن است که از احوالش نمی‌جوییم …
بگذارید کمی ریشه‌ای‌تر این داستان فضاهای کار اشتراکی، استارت “آپ”‌ها و وضعیت اقشار را در جامعه یادآور شویم ]تنها یادآوری و البته فتح بابی برای پرداختن به این موضوع در آینده[. تغییرات سیاسی اجتماعی جوامع از اساسی‌ترین سنگ بناهای تغییرات بنیادین در همه‌ی ابعاد و مقیاس‌های یک جامعه است. به نوعی مناسبات اجتماعی سیاسی جوامع پدید آورنده‌ی اصلی اقشار مختلف جامعه هستند. در میان مناسبات سیاسی اجتماعی یک جامعه که موجب بروز اقشار مختلف و یا جدید در جامعه می‌شود می‌توان به بروز قشر جدید در جامعه به واسطه‌ی تغییر در ماهیت کار و یا جایگاه مشاغل اشاره کرد. در دو گانه‌ی در هم تنیده‌ی طبقات و دولت‌های بر آمده از آن و دولت‌ها و طبقات برآمده از آن، بی‌شک ویژگی اقتصادی هر جامعه یکی از عواملی است که کل جامعه را مفصل‌بندی می‌کند. یکی از موارد وابسته به جنبه‌های اقتصادی، ماهیت و چگونگی کار است. بدین معنا که در هر جامعه‌ای بنا بر تغییرات کلان آن، در هر بازه‌ی زمانی تاریخی، تغییر مشاغل، تغییر تعداد شاغلین، تغییر سطح درآمد و یا بروز قشر خاصی از افراد بر مبنای مشاغل، اتفاق می‌افتد. این شغل‌ها که در یک بازه‌ی زمانی بنا بر دلایل سیاسی اجتماعی بروز می‌کنند بنا به دلایلی متعدد و موازی دوام می‌یابند. و به احتمال قریب به یقین در دوره‌های بعد با تغییرات در جامعه، دست‌خوش تغییرات بنیادینی می‌شوند. در این ارتباط، موضوع پدید آمدن اقشار مختلف در یک جامعه به واسطه‌ی شغل و بروز فضاهای جدید کار در حوزه‌ی معماری در یک رابطه‌ی به هم تنیده از علت‌ها و اثرات که مشخص نیست چه چیزی سازنده است و چه چیزی ساخته شده، غیر قابل انکار می‌نماید.
قرن اخیر و گذار از جامعه‌ی فرد محور (به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی) به جوامع گروه محور، طبقات محور، و بروز لایه‌های پیچیده‌ی اجتماعی، تغییرات بنیادین در ماهیت علم و تعاریف کیفی آن، بروز چندگانگی، چند محوری، تعدد معانی، بروز اندیشمندان پست‌مدرن، نگاه‌ها و اندیشه‌های واگرا؛ چرخه‌ی تولید، کار، اقتصاد، فروش و هر آنچه به ذهن می‌رسد را به صورت بنیادینی دست‌خوش تغییر کرده است. پس از قشر کارگر blue collar و قشر کارمند white collar امروزه قشر دیگری بروز یافته است.
اهمیت نیروی انسانی مولد به عنوان نیروی متفکر در یک جامعه که می‌تواند تولید فکر برای بهینه‌سازی این دگرگونی‌های بعضا تحمیل شونده باشد، روزبه‌روز فزونی می‌یابد. بر این مبنا فضاهای کار معمول دیگر قادر نیستند به صورت قبل جواب‌گوی مسائل پیچیده‌ی وابسته به شغل‌ها باشند.
تغییر ساختار جامعه، تغییر ماهیت انتقال اطلاعات و ارتباطات بین رشته‌ای، همه و همه نیاز به فضاهای کار جدید را نتیجه می‌دهد. از طرفی پیشرفت تکنولوژی، امکان طراحی و ساخت فضاهای کاری جدید منطبق با تکنولوژی‌های ساخت و ابزار‌های کنونی را فراهم می‌کند. در نتیجه در وضعیت کنونی فضاهای کاری جدید زاییده‌ی مناسبات اقتصادی اجتماعی عصر کنونی هستند که در معماری متجلی شده‌اند و در یک رابطه‌ی دوسویه‌ی اثرگذار و اثرپذیر موارد ذکر شده‌ هستند.
اهمیت توجه به شکستن ساختارهای معمول کار و تاکید بر خلاقیت به عنوان نیروی محرکه‌ی بهینه‌سازی فرایند کارکردن از اساسی‌ترین رویکردها در این مسیر است. بروز فضاهای کاری که افراد بر روی مبلمان‌های غیررسمی نشسته‌اند، فضاهای منعطف و اتاق استراحت دارند تصویری از چگونگی فرایند کار در شهرهای دانایی، پارک‌های علم و فناوری، شرکت‌های دانش‌بنیان، فضاهای کار مشارکتی و استارت آپی در سراسر دنیا، به عنوان پارادایم‌های نوینی برای فضاهای کار، خواهد بود.
بروز مناطق دانایی در سراسر دنیا نظیر دره سیلیکون در ایالات متحده‌ی امریکا، سیلیکون داکس – دوبلین در ایرلند، شنزن – هواکیویانگ در چین و بسیاری دیگر در سراسر دنیا ماهیت موضوع کار و تعاریف وابسته بدان و فضای انجام کار را دست‌خوش تغییر کرده‌است و با فراهم آوری نوع جدیدی از سبک زندگی در ترکیب با فضای کار، تمامی ابعاد یک منطقه، نظیر حمل و نقل، چگونگی طراحی ساختمان‌ها، چگونگی طراحی فضای باز، چگونگی تامین خدمات تسهیل کننده‌ی نرم نظیر اینترنت و شبکه‌سازی بین افراد و گروه‌ها، امکان معرفی و ایجاد و طراحی ساختارهای کمک‌کننده و . . . به عنوان بستر سازنده‌ی فضای کار نوآور در نظرگرفته می‌شود.
گفته می‌شود امروزه ما در مرحله‌ی گذاری دوباره قرار داریم؛ گذاری شبیه به جامعه‌ی پیشاصنعتی به جامعه‌ی پساصنعتی، این بار با نقطه‌ی بحرانی نوآوری، اگر ساختارهای موجود توان تطابق با این موضوع جدید را از دست دهند، محکوم به شکست خواهند بود. ماهیت کار نیازمند قرارگیری در یک فرایند نوآورانه است. فرایندی که توان حل چالش‌ها و معضلات وضعیت فعلی را دارا باشد و فضای کار در برگیرنده‌ی آن نیز به طرز نوآوری سامان یابد.
حوالی روزهایی که این نوشتار را آماده می‌کردم در قهوه‌خانه‌ای در ساغری‌سازان چای می‌خوردم، آن هم بعد از یک پروژه عکاسی … حوالی ظهر بود و نسبتا خلوت، قهوه‌خانه‌چی ماجرای دختر و دامادش را تعریف می‌کرد، تضاد دغدغه‌های من با دغدغه‌ی او برایم آزاردهنده بود، چایم را نوشیدم و از قهوه‌خانه خارج شدم در مسیر برگشت فکر کردم … زیاد هم بی‌ربط نبود … اینکه پدرعروس برای کمک به سروشکل گرفتن خانواده و حمایت از خانواده‌ی “نوپا” سرکیسه شل کند آپارتمان و ماشینی برای دخترش ]بخوانید خانواده‌ی نوپا[ ردیف کند، ممکن است چند صباحی سرپناه رایگان را برای نوپاها دست و پا کند اما تضمین عشق بین زوج جوان نخواهد بود چه زندگی مشترک نوآور و بالنده زیر سقف آسمان که اتفاقا در همه جای دنیا یک رنگ است به سرانجام نیک می رسد!

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.