تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397 - 23:38
کد خبر : 32458

داستان ماجرای بازداشت امیر شهلا، عضو شورای شهر مشهد

داستان ماجرای بازداشت امیر شهلا، عضو شورای شهر مشهد

همه ماجرا از یک «حضور غیر قابل دفاع» شروع شد. حضوری در یک دفتر کار در مرکز شهر که نباید اتفاق می افتاد. این که حضور اگاهانه بود یا ناآگاهانه تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمی کرد. آن حضور کوتاه نباید اتفاق می افتاد..

سعید نورمحمدی – رئیس معاون اجرایی حزب ندای ایرانیان

همه ماجرا از یک «حضور غیر قابل دفاع» شروع شد. حضوری در یک دفتر کار در مرکز شهر که نباید اتفاق می افتاد. این که حضور اگاهانه بود یا ناآگاهانه تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمی کرد. آن حضور کوتاه نباید اتفاق می افتاد..

تنها لحظاتی پس از «حضور » با زدن زنگ نگهبان، درب ورودی ساختمان باز شد. درب دوم هم به آرامی گشوده شد و در نهایت با کوبیدن لگد به درب ورودی اپارتمان، افرادی که منتظر حضور بودند امیر و دوست ش را بازداشت کردند. خبر اولیه ای که در سطح شهر پخش شد همین بود. عده ای متعجب بودند و عده ای به سرزنش برخاستند. همه از غیر قابل دفاع بودن ان حضور می گفتند اما در لابه لای آن، خبر دیگری گم شد!

کسی که وارد اپارتمان شده بود نه نیروی انتظامی بود و نه بسیج محل. مساله انقدر مهم! بود که معاون دادستان شهر مستقیما وارد عملیات شده و وارد دفتر خصوصی یکی از دوستان امیر شده بود.. آن شب با وساطت شهردار و استاندار به پایان رسید. پیشنهاد استعفا در برابر حفظ آبرو. امیر اما فقط شوکه بود از اتفاقی که افتاده بود. همان شب اما خبر پخش شد. با کلی تغییر و تحریف. آنقدر که رئیس دستگاه قضا از مهمانی مختلط در باغات اطراف شهر! گفت. از فردای اتفاق هم خواسته معاون دادستان یک چیز دیگر بود. به جریان افتادن استعفای منتخب مردم. این که بین این خواسته و اتفاق افتاده چه تناسبی وجود داشت را هیچ کس نفهمید. وکلای امیر از قابل دفاع بودن اتفاق صحبت کردند و این که کار را بسپارد به دادگاه. امیر هم اعتماد کرد به دستگاه قضایی تا اگر جرمی هم مرتکب شده است قانون و دادگاه مجازات ش را تعیین کند. خودش را هم سپرد به امام رضای شهر.

اما خواسته معاون دادستان این نبود. امیر باید استعفا می داد. اینجا بود که اختلاف بالا گرفت. دو هفته کلنجار و بی نتیجه بودن درخواست استعفا. چند هفته بعد دوستی که دفتر کار متعلق او بود مجددا بازداشت شد. پیغام آمد تا استعفا اتفاق نیفتد دوست امیر آزاد نخواهد شد. فشار روی امیر صد برابر شد. سنگینی رای مردم یک طرف و نگاه های نگران خانواده دوستش طرف دیگر. بعضی روزها نفس ش بالا نمی امد. اما توصیه ها این بود که ظاهرش را حفظ کند. این شد که لبخندهای پر غم ش هم شروع شد. به این امید که شاید این بازی یک جایی تمام شود. دنیای ظاهر و درون ش زمین تا آسمان فرق می کردند. شاید هم باید استعفا می داد و بین رای مردم و خودش، دومی را انتخاب می کرد.

چند روز قبل دوباره امیر را خواستند. خودش حدس می زد این بار بازداشت خواهد شد و تا استعفا ندهد ازادش نمی کنند. مشورت وکلا این بود به چه جرمی؟ جرمی که برایش وثیقه صادر شده و منتظر دادگاه است و اثبات هم نشده که امکان بازداشت مجدد ندارد. فردا همان شد که امیر حدس می زد. امیر شهر بازداشت شد. اما این بار به اتهام دیگر. اتهامی که باز هم برای اطرافیان که سبک و سطح زندگی اش را دیده اند قابل باور نیست.

این روزها امید برای همه مثل شعله شمعی شده که با وزش هر بادی کم فروغ می شود. هر لحظه نگرانیم که مبادا خاموش شود. هر بار هم آتش شمع مثل جنگجویی که زمین خورده با تنی زخمی بلند می شود و دوباره می ایستد. این ماییم با دلی نگران خاموش شدن امیدهای مان. انگار تحولات پر سرعت مدیریت شده و نشده “امید” ما را هدف قرار داده اند. تا جایی که زانو بزنیم و تسلیم شویم و از بهتر شدن شرایط ناامید شویم.

به راستی می توان امید داشت حفاظت قوه قضائیه وارد این داستان شود؟ معاون دادستان را بخواهد و سوال کند چطور از قبل از وقوع حضور در جریان ماجرا بوده است؟ بپرسد به چه دلیل و بر اساس کدام اختیار خواستار استعفای منتخب مردم شهر شده است؟ بپرسد چطور فقط ظرف یک ماه برای یک عضو شورای شهر دو پرونده تشکیل شده است و مابین تشکیل این پرونده چرا خواهان استعفا بوده است؟ از همه مهمتر بپرسد ایا بی خبر وارد همه اپارتمان های شهر می شود یا نه؟

نمی دانم که آیا می توان امید بست به مسئولین قضائی که تمام ماجرا را این بار از زاویه ای دیگر بازبینی کتند؟ جوابش را نمی دانم. اما یک چیز را خوب می دانم. این که کسی که امیر خودش را به امانتدار خوبی سپرد. ابن باعث می شود که امیدم را از دست ندهم. امیدی که این روزها مثل همان شعله شمعی ست که دارد می جنگد برای خاموش نشدن. من مثل امیر «امید» و «باور» م به نظام و رهبری و جمهوری اسلامی را می سپارم به خدای امام رضا تا طوفان اتفاقات خاموشش نکند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 6 در انتظار بررسی : 5 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

حیدری پنجشنبه , ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۶:۲۶

امیر شهلا و ۴۰ نفر که اکثرا زنان جوان بودن بازداشت شدن تا پرونده سازی انجام بشه