تاریخ انتشار : شنبه 25 تیر 1401 - 9:18
کد خبر : 110792

ناگفته‌های هاشمی رفسنجانی از شبی که امام (ره) قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت

ناگفته‌های هاشمی رفسنجانی از شبی که امام (ره) قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت

ناگفته‌های هاشمی رفسنجانی از شبی که امام (ره) قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت ایشان فرمودند راه حل چیست؟ همگی گفتیم ختم جنگ با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یا شکل دیگر. امام نگران عدم وفای دشمن بودند و ناراحتی مردم حزب الله که احتمال اول را ضعیف و احتمال دوم را هم در مقابل خوشحالی بخش عظیمی از

ناگفته‌های هاشمی رفسنجانی از شبی که امام (ره) قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت

ایشان فرمودند راه حل چیست؟ همگی گفتیم ختم جنگ با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یا شکل دیگر. امام نگران عدم وفای دشمن بودند و ناراحتی مردم حزب الله که احتمال اول را ضعیف و احتمال دوم را هم در مقابل خوشحالی بخش عظیمی از مردم و آثار مثبت صلح قابل تحمل دانستیم.

ساعت سه و نیم صبح بیدار شدم. بعد از نماز، آقای [محمد اسماعیل] کوثری فرمانده لشکر حضرت رسول (ص) آمد و از مشاهدات خود در منطقه دشت عباس و اقد ام‌های گردان ارسالی خودش گفت؛ قرار شده سه گردان را برای اقدام در مقابل پیشروی عراقی‌ها تحت امر ارتش قرار دهد.

با آقای شمخانی درباره اقدامات لازم آینده در جهت گردآوری و اعزام نیروهای متواری به منطقه صحبت شد.
به سوی پایگاه امیدیه حرکت کردیم. مقداری راه را اشتباهی رفتیم و با تأخیر به پایگاه رسیدیم. ساعت شش با دو فروند فالکن و جت استار به طرف تهران پرواز کردیم. به منزل رفتم. نمایندگان مجلس اصرار داشتند که به مجلس بروم و درباره مسائل جنگ برای آنها توضیح بدهم. این کار به روز شنبه موکول شد.
از سران قوا خواستم که برای مذاکره درباره آینده جنگ، با توجه به مسائل اخیر جبهه، عصر به منزل بیایند. آقای[سید محمد] خاتمی خبر داد که نیروهای ما طبق قرار از منطقه حاج عمران عقب نشسته اند؛ قرار شد خودمان اعلان کنیم. مکرراً با جبهه در مورد اوضاع در تماس بودم. ساعت پنج بعد از ظهر، سران قوا و احمدآقا آمدند. وضع جبهه و رویدادهای اخیر را گفتم.
بعد از کمی بحث، سیاست ختم جنگ مورد اتفاق نظر قرار گرفت و دسته جمعی برای پیشنهاد ختم جنگ خدمت امام رفتیم. نماز مغرب و عشاء را با امام خواندیم و به مذاکره نشستیم. جلسه بیش از یک ساعت طول کشید.
شرح مبسوطی از مشکلات جنگ و ضعف روحیه و امکانات و عده خودی و قدرت و امکانات دشمن را توضیح دادیم و مشکل پدافند از خوزستان را که سپاه برای آن ۴۵۰ گردان نیروی پیاده و ۶۰ گردان زرهی و ۱۲۰ گردان توپخانه خواسته است و با تخصیص دو سوم این مقدار، بقیه خطوط به شدت آسیب پذیر خواهد شد و هم اکنون هم شده، با اینکه چنین نیرویی را به خوزستان نبرده‌ایم، جزئیات شکست‌ها را توضیح دادم.
ایشان فرمودند راه حل چیست؟ همگی گفتیم ختم جنگ با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یا شکل دیگر. امام نگران عدم وفای دشمن بودند و ناراحتی مردم حزب الله که احتمال اول را ضعیف و احتمال دوم را هم در مقابل خوشحالی بخش عظیمی از مردم و آثار مثبت صلح قابل تحمل دانستیم، و علاوه بر این، پیش بینی اجبار به پذیرش صلح در آینده، بعد از تحمل خسارات بیشتر به علت کمی نیروی داوطلب و بی خاصیتی نیروهای اجباری.
سرانجام ایشان موافقت کردند و فرمودند با حضور جمعی از وجوه روحانیت و مدیران و مسئولان تصمیم گیری شود ۱. ما به منزل برگشتیم و لیستی از ائمه جمعه و نمایندگان و وزراء و روحانیون جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم و اعضای] شورای نگهبان و… تهیه شد و برای تصویب امام فرستادیم که تصویب کردند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.