ترامپ بیشتر شبیه قهرمان فیلمهای وسترن است که آدامس میجوند و فحش میدهند

جارستان: در گفتوگو با فیاض زاهدضمن دلایل انتخاب ترامپ، به مشکلات و فرصتهای ایران از این انتخاب اشاره داشت و اینکه نهایتا باید منتظر ترکیب کابینه این سرمایهدار آمریکایی ماند تا ببینیم تعاملات و مناسبات ما با آمریکا دستخوش چه تغییراتی خواهد شد. *** چرا کلینتون نتوانست از پس ترامپ برآید؟ درحالیکه در اوایل به
جارستان: در گفتوگو با فیاض زاهدضمن دلایل انتخاب ترامپ، به مشکلات و فرصتهای ایران از این انتخاب اشاره داشت و اینکه نهایتا باید منتظر ترکیب کابینه این سرمایهدار آمریکایی ماند تا ببینیم تعاملات و مناسبات ما با آمریکا دستخوش چه تغییراتی خواهد شد.
***
چرا کلینتون نتوانست از پس ترامپ برآید؟ درحالیکه در اوایل به نظر میرسید هرکس رقیب ترامپ باشد، برنده این دوره از انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست.
در تحلیل وضعیتی که پیش آمده و نتیجه انتخابات آمریکا باید چند نکته را همزمان در نظر گرفت. اولا شکافهای عمیق اجتماعیای که در آمریکا بوجود آمده است، در شکلگیری این نتیجه بسیار مهم است. شکافهایی میان طبقات مختلف، میان سفیدپوستان و رنگینپوستان، میان ایالتهای شمالی و جنوبی و… این شکافها، یکی از عواملی بود که باعث شد نتایج انتخابات غیرقابل پیشبینی شود. مشکل دوم به تغییرات سالهای اخیر آمریکا بازمیگشت که خودش نتیجهای از تغییرات در سطح بینالمللی بود. مثلا جهانی شدن اقتصاد و گران بودن هزینههای تولید در کشورهای پیشرفتهای مثل آمریکا، باعث شد که سرمایهگزاران آمریکایی به سمت کشورهای دیگر گرایش پیدا کنند تا با نیروهای کار ارزان، هزینههای خود را کاهش دهند. نتیجه این اتفاقات بیکاریهای گسترده در آمریکا و شکلگیری یک جمعیت قابل توجه ناراضی از دولت بود. مشکل سوم، بحرانهای پیش از آمدن اوباما بود که اگرچه دولت اوباما به خوبی آنها را مدیریت کرد، اما تاثیرش در زندگی مردم آمریکا خیلی مشهود نبود. برای فهم این اتفاق میتوانید به احساس مردم از دولت فعلی مراجعه کنید. آقای روحانی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که اکثر شاخصهای اقتصادی، ضعیف و منفی بود، از جمله تورم. اما حالا که تورم مهار شده است یا رشد اقتصادی به نزدیک پنج درصد رسیده است، باز وقتی سراغ مردم میرویم، آنها میگویند تاثیری را حس نکردند و سفرههایشان همچنان کوچک است. در آمریکا هم وضع پیش از آمدن اوباما و پس از آمدن دموکراتها به همین گونه بود. وقتی اوباما آمد بحران مسکن و بورس و… در آمریکا به اوج خود رسیده بود. اوباما قدمهای مهم و تاثیرگذاری برای رفع این مشکلات برداشت، فقط به عنوان نمونه ۱۵۰ میلیارد دلار به اقتصاد این کشور از جمله کارخانههای خودروسازی آمریکا تزریق کرد و رونق ازدسترفته اقتصاد آمریکا را به مرور احیا کرد، اما تاثیر این اقدامات طول کشید تا به مردم برسد.
آیا همه اینها دلیلی میشود برای اینکه کسی مثل ترامپ رای بیاورد؟
من هم با شما موافقم، ترامپ یک آدم لاابالی است که در سخن گفتن هم آگاهانه و عامدانه هنجارهای اجتماعی را زیر پا میگذارد. اما دلیل استقبال از وی همین نکته است. او توانسته است خود را نماینده معترضان آمریکایی نشان دهد. او توانست ناراضیان از کاخ سفید را با خود همراه کند و خود را ضد ارزشهای رایج و مناسبات آمریکایی نشان دهد. چیزی که شکل فرهیختگیاش در جنبش والاستریت، پدیدار شد، ولی ترامپ یک کابوی بیپرنسیب است نه یک روشنفکر. به همین دلیل هم اعتراضاتاش به کل نظام آمریکا لمپنگونه بود. ترامپ بیشتر شبیه قهرمانهای فیلمهای وسترن است که آدامس میجوند و قلدرند و فحش میدهند. بخشی از مردم هم که سالها از تصمیمات کاخ سفید، ناراضی بودند با او همراه شدند. اما در واقع این بخش از جامعه دست به خودکشی زده است. در واقع بخاطر آنکه با ساختار درگیر شوند در منجلابی عمیقتر فرو خواهند رفت.
جهان با ترامپ چگونه خواهد شد؟ برخی از مقامات اروپایی و خیلی از سران منطقه ما هم از این انتخاب، چندان راضی نیستند.
بله، همین طور است. جامعه جهانی بعد از شنیدن نتایج انتخابات آمریکا، دچار یک شوک شد. حتی در خود آمریکا هم خیلی از گروهها هنوز نتوانستند با این انتخاب کنار بیایند. به همین دلیل برخی حتی بحث تغییر ساختار انتخاباتی آمریکا را مطرح کردند و میخواهند از سیستم کالج الکترال به سیستم انتخاب مستقیم تغییر کند. چون همانطور که میدانید در حال حاضر، ممکن است یک کاندیدا رای بیشتری داشته باشد، اما بخاطر توزیع نامتقارن کارتهای الکترال، رقیباش پیروز نهایی باشد. اتفاقی که در دوران رقابت جرج بوش و الگور افتاد. الگور گرچه رای بیشتری داشت، اما بوش نهایتا انتخاب شد.
در خارج از آمریکا هم ترامپ نگرانی خیلی از سران کشورهای مختلف را بیشتر کرده است. برخی میگویند او ممکن است مانند ریگان، رییسجمهور دهه ۸۰ آمریکا عمل کند که با ماجراجویی و جنگآفرینی هم آمریکا را با بحرانهای زیادی مواجه کرد و هم جهان را به هم ریخت. البته باید منتظر ماند تا ببینیم چه کسانی در کنار ترامپ قرار میگیرند. در زمان تبلیغات انتخابات که اکثر جمهوریخواهان برجسته از ترامپ فاصله گرفتند و برخی نیروهای ضعیفتر و ناپختهتر جمهوریخواه در کنار وی باقی ماندند. اگر همانها هم قرار باشد به کابینه راه پیدا کنند که وضع بسیار اسفبار میشود.
آیا اظهارات ترامپ درباره نقش ایران در سوریه یا مواضعاش در مورد عربستان، کفه ترامپ را در ایران سنگینتر نمیکند؟
کسانیکه به این اظهارات ترامپ در داخل کشور، دل خوش کردهاند، معلوم است از ساختار سیاسی قدرت در آمریکا چیز زیادی نمیدانند. این درست است که در آمریکا، رییسجمهور قدرت زیادی دارد، اما اهرمهای کنترلکننده و مهارکننده قدرت رییسجمهور هم کم نیست. از نهادها و مراکزی چون شورای روابط خارجی آمریکا گرفته تا کمیسیونهای تخصصی سنا و کنگره، و یا احزاب رقیب که در ساختار قدرت آمریکا، نقش مهمی دارند، همچنین گزارشهای CIA و یا مشورتهای FBA و مشاورین امنیت ملی و…همه اینها موجب میشوند که رییسجمهور آمریکا با محدودیتهای مواجه باشد و اینطور نیست که هرطور اراده کرد، عمل کند. در مجموع قدرت رییسجمهور در کنار سایر قدرتهای کنترلکننده، ساختار پیچیدهای از قدرت را بوجود میآورند. اما آنچه که مسلم است این است که روش ترامپ با روسای جمهور گذشته فرق دارد و او سعی میکند سیاستهای جدیدی را در منطقه به اجرا بگذارد. فکر میکنم بخشی از ارتش آمریکا را وارد منازعات منطقه میکند و حتی برای حذف داعش، با روسیه نیز همکاری کند. در مورد سوریه که شما پرسیدید نیز ترامپ بیکار نمینشیند. احتمالا در یک توافق با روسیه به یک نظام سیاسی بینالطرفینی میرسند که اسد هم در آن نقشی نداشته باشد. در عراق نیز شاید مستشاران خود را بیشتر کنند و یا نیروهای عملیاتیشان را وارد صحنه کنند. در خلیج فارس هم حضور آمریکاییها پررنگتر خواهد شد، گرچه ترامپ، بخاطر کمک اعراب به خانم کلینتون، با آنها رابطه خوبی ندارد.
همه اینها به نفع ایران نیست؟
خب از آنطرف هم گفته بود بیایم برجام را پاره میکنم. گرچه برجام سندی است بینالمللی، اما همانطور که گفتم بغیر از خود ترامپ، کابینهاش هم مهم است. ولی در مجموع مقامات ایرانی نیز میدانند که جمهوریخواهان در سیاست خارجی، ظرافتهای دموکراتها را ندارند و این مساله کار را برای ما سختتر میکند و شاید به حدی باشد که حسرت فرصتهای ازدسترفته در زمان اوباما را بخوریم.
ضمن آنکه ما در خاورمیانه در پشت در بازی میکنیم. معمولا در تصمیمگیریهای کلان حضور مستقیم نداریم و شاید نظرات و مشاورههای ما را مورد توجه قرار دهند. در مورد عراق و سوریه و سایر کشورهای منطقه هم بیشتر صحنه رقابت روسیه و آمریکا است و منافعی که هریک دنبال میکنند.
بالاخره معلوم نشد رییسجمهور در آمریکا مهم هست یا خیر؟ شما از یک طرف میگویید قدرتاش محدود است و از طرفی دیگر به مجموعه تغییراتی اشاره دارید که بعد از ترامپ در جهان و منطقه بوجود میآید.
الان شرایطی بوجود آمده است که ساختار قدرت و رییسجمهور با هم همسو هستند. گرچه باز تاکید میکنم که همه قدرت در آمریکا متمرکز در رییسجمهور نیست، اما سایر ساختارهای قدرت نیز دست جمهوریخواهان است. مهمترین شعار ترامپ این بود که مجددا آمریکای بزرگ را احیا میکنیم. همین شعار و سیاستهای ترامپ با همراهی جمهوریخواهان میتواند تغییرات زیادی را بوجود آورد، هم در داخل آمریکا و هم در خارج از آمریکا در سطح جهان و منطقه. مثلا در خصوص سیاستهای اقتصادی آمریکا گفته است که مالیاتها را از ۳۵ درصد به ۱۳ درصد کاهش میدهد تا سرمایهگزاران آمریکایی به کشور بازگردند. یا در سیاستهای خارجی گفتم که چه تغییراتی محتمل است. تغییراتی که همگی به ضرر صلح بینالملل است.
بنیادباران
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰