مراقبت از افراد با آسیب نخاعی در دوره سالمندی
جارستان: پدیده Aging (سالمندی) روندی است که به صورت آهسته و پیوسته زندگی افراد را تحت تأثیر قرارداده و بدون اعمال فشار ناگهانی ساختار کلی فرد را به سمت ناتوانی و ازکارافتادگی ونیاز به حمایت دیگران هدایت می نماید. در این روند افراد دچار S.C.I (ضایعه نخاعی)نیز از این فرآیند مستثنی نبوده و بلکه به
جارستان: پدیده Aging (سالمندی) روندی است که به صورت آهسته و پیوسته زندگی افراد را تحت تأثیر قرارداده و بدون اعمال فشار ناگهانی ساختار کلی فرد را به سمت ناتوانی و ازکارافتادگی ونیاز به حمایت دیگران هدایت می نماید.
در این روند افراد دچار S.C.I (ضایعه نخاعی)نیز از این فرآیند مستثنی نبوده و بلکه به جهت استفاده بیش از حد از بعضی اندام های توانمندتر شاهد بروز کهولت سن پیش از موعد در ایشان می باشیم. آنچه که حائز اهمیت است توجه بیش از حد معمول به این قشر درجهت افزایش قدرت عضلانی و حفظ دامنه حرکات وهمچنین آموزش تکنیکهای محافظت از مفصل و نیز تجویز ادوات و تجهیزات کمکی مناسب با ناتوانی حاصل از ضایعه S.C.I به ایشان در همان ابتدای بروز حادثه است و همچنین حمایتهای روحی و روانی افراد مسئول و نزدیک به بیمار درجهت ایجاد حداکثر اعتماد به نفس و توجه دادن به بیمار به توانمندیهای فکری و عقلانی و تقویت سایر اندام های سالم و جایگزین اندام ناتوان و درنهایت طرح ریزی برنامه ای است که بتوان با بهره بندی از آن فرد را برای سالیان طولانی در جامعه توانمند نگه داشت و پدیده Aging را در ایشان به تعویق انداخت که این مهم با بهره مندی از تکنیکهای مختلف درمانی و مراقبتی وتوانبخشی می تواند فراهم آید.
افزایش جمعیت در عین اینکه حاکی از افزایش طول عمر بشر خواهد داشت و نکته خوشحال کننده ای است اما تاثیر زیادی بر سیستمهای بهداشتی ودرمانی واجتماعی به دلیل نیازهای مختلف از سایر افراد در این گروه جمعیتی دارد شایع بودن بیماریهای غیرواگیر ومزمن در این گروه در کنار سایر مشکلات بهداشتی ودرمانی سبب شده که سازمان بهداشت جهانی سال ۲۰۱۲ را به عنوان سال " سالمندی وسلامت" نامگذاری کند تا توجه تمام کشورها را به این امر مهم معطوف دارد.
در کشورهای توسعه یافته، جمعیت سالمند بزرگترین بخش جمعیتی را به خود اختصاص می دهد. لذا این کشورها برنامه ریزی های خود را در جهت حل مسائل سالمندان به خصوص اسکان، سلامت، سرویس های اجتماعی و حمل و نقل سالمندان را با دو نگرش تامین می نمایند :
۱-مراقبت های مبتنی بر خانواده : مجموعه ای از خدمات فردی، حمایتی و توانبخشی را به افراد در خانه هایشان ارائه می دهد تا ضمن اقامت آن ها در خانه شخصی خود، به ارتقاء استقلالشان نیز کمک شود. این نگرش، با مشارکت و حضور فعال سالمندان در اجتماعشان که منجر به احساس رضایت از زندگی می شود و همچنین با توسعه خدمات مراقبت های جامع نگر سالمندی و ایجاد سیستم های حمل و نقل برای سالمندان با هر درجه از ناتوانی در سطح جامعه، مشخص می گردد.
۲- مراقبت های مبتنی برمراکز: در نگرش دیگر عقیده بر آن است که سالمندان نیازمند محیطی هستند که به طور ویژه بر اساس نیازهایشان ساخته شده باشد.
در ایران سیاست های حمایت از سالمندان، بر پایه نگهداری در خانواده تاکید دارند. شرط سپردن سالمند به خانه سالمندان ، معلولیت می باشد که در قانون تاسیس مراکز سالمندی ذکر شده است.
مشکلات سالمندان خصوصا افراد با آسیب نخاعی در رابطه با بهداشت و سلامتی عمدتا مرتبط با درمان بیماری های مزمن، خدمات درمانی تخصصی و فوق تخصصی و همچنین خدمات توان بخشی ومراقبتی می باشند.
آمار سالمندی جمعیت درایران نشان می دهد که تعداد جمعیت سالمند در ایران از ۱۱۷۳۶۷۹نفر در سال ۱۳۳۵ به ۵۱۲۱۰۳۸نفر درسال ۱۳۸۵ رسید. به عبارت دیگر جمعیت سالمند کشور در دوره ۵۰ ساله مورد بحث ۴/۴برابر گردیده ، در حالی که جمعیت کل کشور در همین دوره ۷/۳برابر شده است وبه همان نسبت بر جمعیت افراد با آسیب نخاعی سالمند افزوده شده است.
افراد مبتلا به ضایعات نخاعی اغلب در زمان آسیب دیدن جوان می باشند. ولی در سن سالمندی درد اندام فوقانی از مشکلات رایج ضایعات نخاعی می باشد که علت آن درگیری عصب محیطی میباشد. بیش از ۷۰ درصد بیماران ضایعات نخاعی مزمن دچار درد در اندام های فوقانی خودمی باشند. ۷۵درصد موارد افراد SCI دچار نوروپاتی های فشاری می گردند که بیش از۵۰ درصد آن ها نوروپاتی های مدیان و ۲۵ درصد نوروپاتی دو طرفه می باشد. شایعترین سندرم های که موجب درد اندام فوقانی می شوند شامل بیماری های تحلیل برنده مفصلی، پارگی کاف چرخاننده و بورسیت ساب آکرومیال می باشد که بعلت استفاده مداوم از ویلچر ایجاد می گردد. در حدود ۶ درصد افراد شکستگی اندام تحتانی بخصوص استخوان ران اتفاق می افتد و بیش از ۱۰ درصد این بیماران جوش خوردگی رخ نمی دهد. تقریباً ۵۰ درصد دچار اسکولیوز می شوند. کاهش مینرالیزه شدن استخوان در سه ماه اول بعد از SCI در ۲۲ درصد افراد رخ می دهد. بروز بیماری های قلبی عروقی ۲ برابر بیشتر از گروه سالم هم سن و هم نژاد می باشد.دیابت در مردان SCI چهار برابر می باشد. تقریباً ۴۰ درصد موارد SCI دارای HDL کمتراز ۳۵ میلی گرم در دسی لیتر می باشند.هیپرتانسیون در پاراپلژی ها در مقایسه با افراد سالم تقریباً ۲ برابر می باشد. افراد SCI دچار کاهش تحمل فعالیت می باشند که به خاطر توزیع نامناسب خون اکسیژن دار می باشد. برگشت وریدی به قلب به علت کاهش تون سمپاتیک و به علت کاهش قدرت پمپ کنندگی عضلات اندام تحتانی کاسته می شود. سطح هوموسیستئین در مردان SCI بیشتر است. عوارض گوارشی در SCI بیشتر می باشد. در SCIمزمن کومپلیانس و حرکات کولون (روده)کاهش می یابد. مطالعات EMG نشان می دهد که فعالیت های میوالکتریک کولونیک در بیماران SCI بیشتر می باشد. ۷۴ درصد بیماران SCI دچار هموروئید و ۴۳ درصد دچار نفخ شکم می گردند. کاهش عملکرد ریوی به علت بیماری های محدود کننده، بیماری های انسدادی و یا هر دو ایجاد می شود.و در بیماران SCI بیماری های تنفسی به علت فلج عضلات تنفسی در سطح SCI رخ می دهد. آپنه خواب در ۴۰ درصد بیماران دیده می شود و با افزایش سن بیشتر می گردد.
آسیب نخاعی با خطر ابتلا به شرایط ثانویه است که می تواند ناتوان کننده و حتی تهدید کننده زندگی باشد به عنوان مثال،با ترومبوز ورید ،عفونت های دستگاه ادراری، اسپاسم های عضلانی، پوکی استخوان، زخم فشار، درد مزمن، و عوارض تنفسی همراه است. Acute care, rehabilitation services and ongoing health maintenance are essential for prevention and management of these conditions.
Spinal cord injury may render a person dependent on caregivers. یک فرد آسیب نخاعی ممکن است وابسته به مراقب شود. Assistive technology is often required to facilitate mobility, communication, self-care or domestic activities. که اغلب فناوری کمکی است مورد نیاز برای تسهیل تحرک، ارتباطات، مراقبت از خود و یا فعالیت های داخلی. An estimated 20-30% of people with spinal cord injury show clinically significant signs of depression, which in turn has a negative impact on improvements in functioning and overall health. 20-30٪ از افراد مبتلا به آسیب نخاعی نشانه بالینی افسردگی، که به نوبه خود دارای تاثیر منفی بر بهبود در عملکرد و سلامت کلی را نشان می دهدمبتلا می گردند .
امروزه نگرشهای نوین متمرکز بر توانمند سازی افراد با آسیب نخاعی به منظور کسب استقلال در انجام فعالیتهای فردی واجتماعی ،فراهم نمودن بسترمشارکت اجتماعی وامکان برخورداری از فرصتهای برابر است تا فرصت زندگی مستقل ومولد برای ایشان فراهم گردد که نقش خدمات مراقبتی وتوانبخشی در این مورد انکار ناپذیراست.
با توجه به تمامی جهات موضوع ،رشد جمعیت افراد با آسیب نخاعی از یک سو ولزوم توانمندسازی ایشان از سوی دیگر ،تقاضا برای خدمات مراقبتی وتوانبخشی را افزایش داده است ودر این بین گروهی از افراد با آسیب نخاعی که دارای عوارض ثانویه شدید ناشی از معلولیت می باشند نیازمند خدمات ویژه مراقبتی وبهداشتی و توانبخشی هستند که باید توسط مراقبین آموزش دیده اعم از اعضای خانواده و غیر اعضای خانواده در منزل توانخواه حتی المقدوربرای ساعاتی در روز مهیا گردد و عدم وجود سیستم مراقبتی مناسب ودانش کافی برای این گروه در منزل باعث سوق دادن ایشان برای مراقبت بیشتر به مراکز غیردولتی شبانه روزی توانبخشی مراقبتی شده است.
نظر به محدودیت منابع و وجود اثرات نامطلوب حاصل از محرومیت های فرد معلول از خانواده در مراکز شبانه روزی و نیز توجه به رویکرد ها ی نوین توانبخشی به نظر میرسد خانواده ها توانایی و قابلیت های بسیاری در امر توانبخشی و کمک به بهبود توانخواهان دارند.بنابراین باید تلاش نمود تا معلول و خانواده با روش های مناسب در صحنه مشارکت اجتماعی پیوند دوباره یابند.لذا اجرای برنامه های ” مراقبت در منزل “میتواند گامی مثبت در جهت توانمندسازی معلولین با آسیب نخاعی وخانواده های آن ها با تکمیل زنجیره خدمات توانبخشی و اجتماعی جهت ارتقای کیفیت زندگی خانواده و توانخواه باشد. و از توسعه بی رویه مراکز نگهداری معلولین و هزینه های اقتصادی مربوطه جلوگیری گردد.
لازم به ذکر است در حال حاضر افراد سالمند با آسیب نخاعی و با نیازهای ویژه مراقبتی توانبخشی امکان برخورداری از مراکز شبانه روزی بصورت موقت یا دائم را دارند ولی این امر با آسیب هائی همراه است.
اقامت این افراد در مراکز شبانه روزی باعث جداشدن ایشان از خانواده و اجتماع وآسیب جدی روحی روانی می شود. در صورتی که زندگی در کنار سایر اعضای خانواده وبرخورداری از مهر وعطوفت باعث ارتقائ سلامت روان وافزایش امید به زندگی جامعه هدف می شود. ضمن آن که در عمل با اقامت این افراد در مراکز شبانه روزی میزان مشارکت اجتماعی به شدت پائین می آید وارتباط افراد با جامعه و خانواده به حداقل می رسد. در حالی که یکی از اهداف بازتوانی تلفیق فرد و سازگار ساختن وی با محیط است.
نویسنده : قاسم حقگو- فیزیوتراپیست وکارشناس ارشد مدیریت توانبخشی ،کارشناس مسئول توانپزشکی حوزه معاونت امور توانبخشی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰