«علمبازی» در فضای مجازی
امروزه شبکههای مجازی و زمینههای بهرهگیری از آن، بخشی ضروری از زندگی خانواده ایرانی است. اگر یک روز سخن گفتن از اهمیت فضای مجازی و رسانههای مدرن، خوشگویی و سخن گفتن از سر سیری تلقی میشد، امروزه یک ضرورت بیتردید است.اگرچه جهان شبکهای، خلاقیت شناختی و سبک زندگی جوامع را بالا برده است؛ اما به همان میزان، مدیریت فرهنگی و پاسداری از ارزشهای جوامع را با چالش روبهرو کرده است.
به همین دلیل است که به موازات رشد این رسانهها، تکاپو برای در امان ماندن از آسیبهای آنها نیز شدت گرفته است. به همین دلیل است که جهان امروز میان دو ضرورت سرگردان است: «ضرورت بهرهگیری از این رسانهها» (حتی جدیترین هویتهای مقاومت نیز از این رسانهها بهره میبرند.) و «ضرورت در امان ماندن از آسیبهای آنها». بررسی آسیبهای فضای مجازی را میتوان از زوایای مختلفی آغاز کرد؛ در این کوتهنوشته من از آسیبهای «ادبیات علم» در این فضاها خواهم گفت.
علم یا شبهعلم در فضای مجازی
آنچه مسلم است اینکه پیدایش و نیز کاربری اولیه شبکههای اجتماعی، برقراری ارتباطهای اجتماعی و آسانسازی آنها بوده است. هنوز هم اصلیترین کارکرد آنها همین ارتباطهای اجتماعی روزمره است، اما این کارکرد امروزه توسعه یافته است و دامنههای دیگری نیز پیدا کرده است.چند سالی است که برخی از گروههای علمی، اقتصادی، پزشکی و مذهبی از قابلیتهای آموزشی و به اشتراکگذاری دادههای این شبکهها استفاده میکنند و در این فضاها حضور فعالی دارند. مدتی پیش، از یک استاد نامدار علوماجتماعی پرسیدم دلیل حضور فعال و تقریباً شبانهروزی او در فضاهای مجازی چیست؟ در جوابم گفت: از این فضا ناخشنود بوده و دوری میکردم، اما وقتی دیدم بیشتر دانشجویان و همکارانم در این فضاها فعالیت میکنند احساس کردم زمینه «فعالیت علمی» مناسبی وجود دارد.من هم با این استاد محترم موافقم. رسانههای مجازی زمینه تبادل سریع و بهنگام «اطلاعات علمی» را فراهم آوردهاند، اما معتقدم نباید «شبهعلم» را به جای «علم» نشاند. آنچه در فضاهای مجازی بهعنوان یافتههای علمی داد و ستد میشود در موارد بسیاری «شبهعلم» است و نه علم.
باورهای شبه علمی، ساده و ابتدایی هستند و برای افرادی که حوصله مطالعه دقیق و نیز ارزیابی روایی دادهها و نیز مطالعه حسابشده را ندارند، جذّاب و دوستداشتنی هستند. در موارد بسیاری، کنشگران شبکههای مجازی تصور میکنند در حال فعالیت علمی هستند و دانستههای خود را بهروزتر از علم در مجامع آکادمیک میدانند؛ و حال اینکه آنان از علم به دورند و باورهای بیاساسی را که هیچ سند و گواهی ندارند، منتشر میکنند.سالها پیش کتابهای «اردیک فون دنیکن» بدون تکیه بر فضای مجازی و با تکیه بر شمارگان فراوانشان علاقهمندان «شبهعلم» را سیراب میکرد. دنیکن با طرح مسائلی درباره فضا و موجودات فضایی و زندگی فرازمینی، ادبیات استاندارد علم را به چالش کشید و پدر و مادرها را فریب داد که گویا با خرید کتابهای او فرزندان خود را وارد دنیای علم کردهاند. غافل از اینکه آنچه او میگفت چیزی جز شبهعلم نبود.امروزه نیز رسانههای مجازی، بسیاری را فریب دادهاند. مباحث شبهعلمی، بسیاری را به تصور فعالیت علمی قانع کرده است. آنچه در شبکههای مجازی درباره خواص سنگها، جزیره برمودا، هالهبینی، تأثیر الفاظ بر بلورهای آب و یخ، موجودات و اشیای ماورای فضایی یا یوفوها و… اطلاعات «دردسر ساز» بیدردسری هستند که نمیتوان آنها را علم نامید.
علم به مثابه ارتباط اجتماعی
امروزه گروههای زیادی از شخصیتهای علمی در این شبکهها فعالیت میکنند. نتیجه این فعالیت تولید، بازتولید و انتشار و به اشتراکگذاری دادههای فراوان است. با این حال، هنوز هم همان ماهیت ارتباطی-اجتماعی در این شبکهها غالب است و بر تبادل این دادهها سایه دارد.بیشتر علم و گزارههای علمیای که در این فضا تولید یا منتقل میشود، پیش از هر چیز ارزش ارتباطی دارد و به همین دلیل حتی ممکن است خوانده نشود. تا اندازهای شبیه پیامهای تبریک یا تسلیتی که در روزها و مناسبتهای خاص کاربران شبکههای مجازی برای یکدیگر میفرستند؛ این پیامها بیش از آنکه از نظر محتوایی مورد توجه باشند از نظر اصل ارسال و دریافت مهم هستند. به این معنا برای بیشتر کاربران ارسال و دریافتشان مهمتر از محتوایی است که منتقل میکنند. پیامهای send to all یا «ارسال برای همه» به تمایزات مخاطبان معطوف نیست، به همین دلیل کمتر حساسیت محتوایی دارد. نوشتههای شبهعلمی استادان و دانشپژوهان فعال در این پیامرسانها نیز تا حدودی اینگونه است. فارغ از اینکه محتوایشان چگونه است و تا چه میزان «روایی» دارد، نشانهای هستند بر حضور و فعالیت این کنشگران.علم به مثابه ارتباط اجتماعی در رسانههای مجازی زمینه را برای تولید پدیده علم «کپی-پیست» فراهم آورده است. کنشگران فضاهای مجازی روزانه صدها و بلکه هزاران بایت اطلاعات را بدون آنکه در آنها تأمل کنند، کپی و سپس پیست میکنند. آنها به صرف اعلام حضور و فعالیت در شبکههای مجازی، یک مطلب را بدون ارزیابی یا حتی یکبار خواندن، از جایی کپی کرده و در جایی دیگر بازنشر میدهند.
دادههای معطوف به ارزشهای مجازی
احتمالاً ظاهر قضیه باید خوشایند باشد و وقتی در شبکههای پیامرسان با این حجم انبوه از اطلاعات روبهرو میشویم باید خوشحال شویم. امروز بیشتر شخصیتهای علمی و فرهنگی یادداشتهای خود را از طریق کانالهای پیامرسان با مخاطبان خود به اشتراک میگذارند. شمار زیادی از شخصیتهای هنری، سیاسی، دینی، فرهنگی، ورزشی و اقتصادی در این شبکهها مطلب مینویسند. همین امر سبب میشود که انتظار داشته باشیم رسانههای مدرن زمینه تولید انبوه دادههای علمی، فرهنگی و اجتماعی را فراهم آورند. با این حال، بررسی محتوای داد و ستد شده در این رسانهها، برخلاف انتظار ما است.
امروزه برای شمار زیادی از نظریهپردازان، رسانهها ذات ثابت و بیتفاوتی نسبت به محتوا ندارند. رسانهها محتوای خود را گزینش و آن را با خود سازگار میکنند. شبکههای مجازی پیامرسان نیز محتوایی را ارائه میدهند که با ماهیتشان سازگار باشد. به همین دلیل اقتضائات حاکم بر این رسانهها و نیز سلیقه کنشگرانی که در این عرصه فعالیت میکنند دادههای علمی را به سود تعهدات و ارزشهای رسانه تغییر میدهد. به همین دلیل گزارههای علمی داد و ستد شده در فضای مجازی تا اندازه زیادی سطحی، غیرعلمی، نا(یا کمتر) معتبر، غیرقابل استناد و تکراری است. کسانی که در این فضاها محتوایی را تولید یا بازتولید میکنند، از پیش، فرض گرفتهاند که خواننده آن محتواها نه حوصله خواندن متون طولانی را دارد، نه به اعتبارسنجی و ارزیابی روایی آن دادهها تمایلی دارد و نه برای اندیشیدن در نوشتههای عمیق فرصتی دارد. به همین دلیل تلاش میکنند تا کوتاه و نیز ساده و به زبان غیرعلمی بنویسند. در این فضاها تعداد فالورها (تعقیبکنندگان) یک ارزش مسلط است. هر کانالی که شمار اعضای آن بیشتر باشد، یا هر مطلبی که در صفحههای فیسبوک یا اینستاگرام «لایک» بیشتری بخورد، به صورت طبیعی بهتر و معتبرتر است. همین معیار برای ارزشمندی است که «تعهد به علم» جای خود را به «تعهد به ذائقه مخاطب» و نیز اقتضائات رسانه داده و اسباب سطحینویسی، غیرواقعنویسی و نیز هرزهنویسی را در فضای مجازی فراهم آورده است.سرعت در نوشتن و انتشار مطالب نیز یکی از ارزشهای حاکم بر تولید محتوا در فضای مجازی است. خوانندگان این شبکهها انتظار دارند بهنگامترین مطالب را بخوانند و تولیدکنندگان این محتواها نیز به این انتظار واقفند؛ این نیز میتواند از اسباب زمینهساز سطحی شدن دادههای شبکههای مجازی و نیز کم اعتباری آنها باشد.
اطلاعات به جای علم
علم فرآیند تعریفشدهای دارد: تولید داده، تحلیل آنها، (گاهی) دستکاری داده و در نهایت، نتیجهگیری. علم نتیجه ضروری فراوانی داده یا سرعت انتقال آنها نیست. حتی در کنار هم قرار گرفتن انبوهی از اطلاعات نیز نمیتواند علم را پدید آورد. دانش نتیجه در کنار هم قرار دادن اطلاعات مختلف، تحلیل و نتیجهگیری از آنها است. آنچه در این شبکههای پیامرسان و شاید در کل فضای اینترنت اتفاق میافتد یک فرآیند ناقص از تبادل سطحی اطلاعات است. فضاهای مجازی امکان تبادل سریع و آسان دادههای خام را فراهم آوردهاند؛ اما این دادهها به دلیل فقدان اعتبارسنجی، «روایی» لازم را ندارند. در چرخه تبادل دادهها در کانالهای پیامرسان مجازی، «اطلاعات» جای «علم» نشستهاند. برخی کاربران این شبکهها بهنادرستی به اطلاعات بسنده کرده و اسباب افت کیفیت علم را فراهم آوردهاند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰