بحران زباله در گیلان؛ تصمیمی که بحران را جابهجا کرد، نه حل

جارستان: گیلان صدر؛ با حکم دادگاه تجدیدنظر گیلان، فعالیت کارخانه کود آلی رشت تعطیل شد. حکم قضایی صریح است: این مرکز تا زمان اخذ تأییدیه محیطزیست و شبکه بهداشت حق فعالیت ندارد. حکمی که در ظاهر میتواند نفس راحتی برای مردم اطراف کارخانه باشد، اما در واقع سندی دیگر بر عمق بیکفایتی مدیریت پسماند در گیلان است و طنز ماجرا اینجاست که همان رسانهها و گزارشهایی که روزگاری این اقدامات شتابزده و تصمیمهای بدون کارشناسی را تحسین میکردند، امروز باید با وقاحت از خود دفاع کنند یا سکوت اختیار کنند.
بدون برنامه ـ بحران جابهجا میشود
همهچیز از آنجایی شروع شد که استاندار وقت دولت سیزدهم تصمیم گرفت با یک جمله بحران سراوان را «حل» کند: ورود زباله به سراوان ممنوع! تصمیمی بدون طرح جایگزین، بدون زیرساخت و بدون حتی یک راهکار کارشناسی. نتیجه چه شد؟ کوهی از زباله که سالها روی زمین مانده بود، تنها جابهجا شد؛ از دل جنگلهای سراوان به دل کارخانه کود آلی و حالا همان کارخانه هم به اعتراف دادگاه، خودش یک فاجعه زیستمحیطی است و در کمال پررویی، برخی گزارشهای رسانهای همان زمان با تیترهای تحسینآمیز، این جابهجایی فاجعهبار را دستاورد مدیریتی نشان میدادند؛ انگار بحران را حل کردهاند، نه جابهجا.
اعتراض مردم ـ واکنش شتابزده مسئولان
مردم سراوان، پس از مشاهدهٔ پیامدهای جابهجایی زباله، شبانهروز در جاده منتهی به محل دفن زباله اعتراض کردند و با حضور مستمر خود، فشار افکار عمومی را افزایش دادند.در این میان عباسی، استاندار وقت نیز جلوی دوربینها و با پوشش خبری گسترده، عین یک قهرمان وعدهای داد که بدون هیچ کارشناسی و برنامهریزی بود. اهالی معترض سراوان البته به این وعده ها توجهی نکردند زیرا طی سالها به خوبی دریافته بودند که وعده ها و شعارها پوچند و هیچ ضمانت اجرایی ندارند.
در نهایت در آستانه عید فطر و در حالی که فشارها بر مردم برای شکستن اعتراض و بازگشایی جاده منتهی به سایت زباله سراوان بالا گرفته بود؛ تلاش پلیس برای بازگشایی جاده؛ با مردم معترض منجر به درگیری شد.
در حالی که اهالی سراوان با شاخه گل آمده بودند، اما پاسخ مسئولان، ساچمه و گاز اشکآور بود. در جریان این درگیری طبق گزارشها؛ ۲۲ نفر بازداشت شدند، چند مأمور زخمی شدند و صورت مسئله دوباره با زور پاک شد. بعدتر هم طنزی تلخ به جا ماند که کمتر کسی به آن پرداخته است: نیروی انتظامی هزینه ساچمههایش را از شورای شهر رشت طلب کرد!
قربانی اصلی محیطزیست و اعتماد عمومی
اینها همه قطعات یک پازل هستند: پازلی از مدیریت بحرانساز، تصمیمهای غیرکارشناسی و فرار به جلو. استاندار وقت گیلان بهجای حل ریشهای مسئله، بحران را جابهجا کرد و تنها چیزی که نصیب مردم شد، بوهای تعفن، شیرابههای آلوده و زخمی شدن اعتماد عمومی بود و در پس همه اینها، همان گزارشهایی که آن تصمیمها را ستایش کرده بودند، حالا باید با کنایهای تلخ مواجه شوند: تحسین کنندگان دیروز، شاهد فاجعه امروز.
اوج دوباره بحران و خسارت بیشتر
امروز تعطیلی کارخانه کود آلی شاید برای ساکنان اطراف خبر خوبی باشد، اما برای کل استان یک هشدار جدی است: هیچ طرح جامع و علمی برای مدیریت پسماند وجود ندارد. هر بار یک تصمیم شتابزده، هر بار یک بحران تازه. این یعنی در گیلان، بحران زباله نه مدیریت میشود و نه حتی فهمیده میشود؛ فقط از جایی به جای دیگر پرتاب میشود، درست مثل همان ساچمههایی که روزی بهجای پاسخ، بر سر معترضان سراوان بارید و رسانههایی که با تبلیغات خود تلاش داشتند این شتابزدگیها را به موفقیت تبدیل کنند، امروز تنها ماندهاند با پررویی تحسینهای گذشتهشان.
برچسب ها :بحران زباله ، جارستان ، خبر رشت ، خبر گیلان ، رشت ، رشت_سحرخیزفومنی ، سحرخیز_رشت ، سحرخیز_وکیل ، علیرضا_سحرخیز ، کارخانه کودآلی ، گیلان ، وکیل_سحرخیز ، وکیل_علیرضا_سحرخیز
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰