🔺مهدوی دامغانی؛ ادیب و فقیه و استادی که در دادگاه انقلاب محاکمه شد
یادداشتی به بهانۀ درگذشت مهدوی دامغانی در ۹۵ سالگی در آمریکا که چون پیش از انقلاب، رییس کانون سردفتران اسناد رسمی شد به زندان افتاد و در دادگاهی به ریاست آیتالله محمدی گیلانی محاکمه شد. هر چه اسدالله لاجوردی میخواست سخت بگیرد محمدی گیلانی اما با مهدوی دامغانی وارد مباحثات فقهی شد و در نهایت
یادداشتی به بهانۀ درگذشت مهدوی دامغانی در ۹۵ سالگی در آمریکا که چون پیش از انقلاب، رییس کانون سردفتران اسناد رسمی شد به زندان افتاد و در دادگاهی به ریاست آیتالله محمدی گیلانی محاکمه شد. هر چه اسدالله لاجوردی میخواست سخت بگیرد محمدی گیلانی اما با مهدوی دامغانی وارد مباحثات فقهی شد و در نهایت حکم به تبرئۀ او داد…
درگذشت دکتر احمد مهدوی دامغانی ادیب و الهیدان پرآوازۀ ایرانی که در دهههای متمادی در دانشگاههای تهران و هاروارد و پنسیلوانیا ادبیات فارسی و معارف اسلامی درس میداد و پیش از انقلاب رییس کانون سردفتران بود، مهمترین خبر فرهنگی و شاید سیاسی در روز جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱ خورشیدی است.
او که از عمر ۹۵ سالۀ خود، قریب نیمی را در ایالات متحده اما با یاد ایران و با باورهای عمیق شیعی به سر برد و سرانجام در فیلادلفیای آمریکا چشم از جهان بست چنانچه اشاره شد در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ رییس کانون سردفتران اسناد رسمی بود و به سبب همین سِمَت و اسنادی که بالطبع و به تبع در دفترخانۀ او تنظیم و ثبت شده بود با عنوان اتهامی «همکاری با رژیم پهلوی» به زندان افتاد و در دادگاه انقلاب به قضاوت و ریاست آیتالله محمدی گیلانی* محاکمه شد
جلسۀ محاکمۀ او از همه حیث با دیگران متفاوت بود چون با ادبیات فقهی آشنا و به مراتب فضیلت و چیرگی در ادبیات شهرت داشت. از این رو هر چه سید اسدالله لاجوردی علیه او اتهامات شِداد و غلاظ نوشته و میخواست بر او سخت بگیرد رییس دادگاه اما با او همآوا نمیشد و در نهایت تحت تأثیر دفاعیات استاد قرار گرفت نه دادستانی که او را به اتهام «تبلیغ اسلام آریامهری» و «دعوت نکردن سردفتران به اعتصاب در جریان انقلاب» به زندان و محکمه کشانده بودجلسۀ محاکمۀ او از همه حیث با دیگران متفاوت بود چون با ادبیات فقهی آشنا و به مراتب فضیلت و چیرگی در ادبیات شهرت داشت. از این رو هر چه سید اسدالله لاجوردی علیه او اتهامات شِداد و غلاظ نوشته و میخواست بر او سخت بگیرد رییس دادگاه اما با او هم اوا نمی شد از همان آغاز که دکتر مهدوی وارد دادگاه شد شنید که محمدی گیلانی یک شعر مشهور و ضربالمثل شدۀ عربی را میخواند (گویا منسوب به صولی) و پاسخ داد و ابیات بعد را خواند و همین رد و بدل کردن اشعار عربی فضایی کاملا متفاوت با محاکمات پیشین را شکل داد.
در بیرون هم روحانیون مختلف در سطوح فقهی و علمی متفاوت و گاه از دفاتر برخی مراجع تقلید در تلاش برای رهایی او بودند. سیاسیونی نیز حکم محکومیت زندان برای چهرهای در اندازه و آوازۀ علمی و ادبی و الهیاتی او را اعتباربخشی به دیگر محکومین قلمداد میکردند. چرا که دادگاه انقلاب برای محاکمۀ شکنجهگران ساواک برپا شده بود و جای استاد ادبیات دانشگاه تهران در آن نبود.
مجموعۀ مباحثات او با حاکم شرع و شاید توصیههایی در بیرون یا دستکم شهادت به سود او و البته کیفیت دفاعیات خود مهدوی دامغانی و قانع شدن نهایی محمدی گیلانی به رغم اصرار و پافشاری سید اسدالله لاجوردی بر «طاغوتی بودن کسی که سند ازدواج شاه و همسرش در محضر او تنظیم شده» به صدور حکم برائت برای او و خلاصی از اوین انجامید. (تقریبا شبیه همان مسیری که احسان نراقی با فراز و نشیب بیشتر و اتهامات سنگینتر پیمود. زیرا او را به عنوان تئوریسین رژیم پهلوی بازداشت کردند و نسبتی هم با فرح داشت اما در نهایت تبرئه شد و به پاریس رفت و مشاور ارشد فدریکو مایور مدیر کل یونسکو شد و به پاس خدمات فرهنگی مدال لژیون دونور – بالاترین نشان افتخار در فرانسه- را هم دریافت کرد).
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰